"از سیره ابن هشام 1-ص 237-247 حنفای عرب قریش را بتی بود که سالانه برایش جشن میگرفتند و آنرا میستودند و برایش قربانی میکردند و در معبدش طواف بجای میآوردند در یکی از این جشنها که قریش در آنجا جمع شدند چهار تن از میان آنها خارج گشته و در نهانی قرار گذاردند که از دین رائج دست بکشند،چه پرستش سنگ بیسود و زیان و نابینا و ناشنوا را از کیش ابراهیم نداستند و بیکدیگر گفتند بهمین دلائل از قریش باید دور شد و بشهرها رفت و دین حنیف را جست و آنان این عده هستند:ورقه پسر نوفل و عبیدالل?ه فرزند جحش و عثمان پسر حوبرت و زید پسر عمو و فرزند نفیل سرانجام ورقه،نصرانی شد و بمعارف اهل کتاب آشنا گردید و عبیدالل?ه بهمان حال شک بماند تا اسلام آورد و بحبشه رفت،سپس نصرانی شد و مرد."