"زیرا کبریا و عظمت دو صفت خاص خداست» و هر که تواضع کند حق تعالی وی را رفعت بخشد/ همان، ص 111/ چنانکه «محمد ترمذی» گفت: بدترین خصال مرد، دوستی کبر است و اختیار در کارها؛ زیرا که کبر از کسی لایق بود که ذات او بیعیب بود، و اختیار از کسی درست بود که علم او بیجهل بود / تذکره الاولیا، ص 532/ از «ابن عباس» روایت شده است ، که پیامبر (ص) گفت: «اندر بهشت نشود آنکه چند مثقال سپندانی اندر دل وی کبر بود»/ ترجمه رساله قشیریه ، ص 218پ به نظر میآید که حافظ از «بدنامی حاصل از خودکامی» سرنوشت شیطان را در آغاز آفرینش درنظر داشته وداغ: قال: فاخرج منها فانک رجیم/ سوره حجر، آیه 34 و سوره ص، آیه 77/ را سرنوشت سالکیمیداند که با غرور و کبر، موجب رانده شدن از حضور مرشد کامل میشود زیرا طالب مبتدی ممکن است که پس از گذشت زمانی که در سلوک طی طریق میکند چنین توهم کند که همه راهها را طی کرده و به انتها رسیده است و این ناپختگی طالب، موجب بدنامی و رسوایی او میشود و بر حالاتی که بر او روی مینماید به کتمان آن توانا نیست و در این حالت است که مطرود میگردد."