Abstract:
دامنه تفاوت های نگرشی متفکران اسلامی در جهان معاصر و در نحوه به کارگیری آموزه های اسلامی و چالش های به وجود آمده در موضوعات مختلف، به مسایل زنان نیز کشیده شده است. در نوشتار پیشین «صورتبندی مطالعات زنان در جهان اسلام» روشن گردید که این مطالعات تحت دو رهیافت اصول گرایی و دگراندیشی ملاحظه شده است. اصول گرایان در نگاه به مسایل زنان دارای رویکردی احتیاط آمیز نسبت به تحولات تجدد غربی بوده؛ در حالی که دگراندیشان با تاثیرپذیری از این تحولات، به ویژه تحولات مدرنیته و فمینیسم، به مسایل زنان می نگرند. در نوشتار حاضر نظرگاه دگراندیشان طی دو رویکرد تجددگرایی و معرفت شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. تجدد گرایان اسلامی از یکسو با نقد دیدگاه سنتی و از سوی دیگر با جذب آموزه های تجدد غربی به تبیین مواضع خود در قبال مسایل زنان می پردازند. معرفت شناسان اسلامی نیز با تاثیر از تحولات معرفت شناختی اخیر و با ادعای تاریخمندی و تاریخمداری نصوص دینی درصدد ارایه قرائت های جدید در آموزه های اسلامی خود هستند.
کلیدواژگان: مطالعات زنان ، اسلام ، معرفت شناسی ، تجدد گرایی ، نو گرایی ، دگر اندیشی
The scope of the Islamic scholars’ different attitudes towards the modern world، the manner of the application of Islamic teachings، and the challenges arising from newly occurring subjects has influenced on women’s issues، too. In the first part of the paper، published in the previous issue، these studies were classified under the fundamentalist and the intellectualist approaches. Concerning women’s issues، the fundamentalists adopted a cautious reaction to the modernist developments in the West whereas the intellectualists’ attitude towards women’s issues is influenced by the Western modernity and feminism. In this part of the paper، the intellectualist approach is examined under the two categories of modernists and epistemologists. Islamic modernists’ stance towards women’s issues is shaped by their criticism of the traditional approaches and admittance of the Western modern teachings. Under the influence of the recent developments in epistemology، Islamic epistemologists، maintaining the historicity of the religious texts، have tried to present new interpretations of Islamic teachings.
Machine summary:
"بوعلی یاسین تفاوت دیدگاه امین در دو کتاب «رهایی زن» و «زن جدید» را در ضمن دو نکته بیان میکند: 1ـ امین در کتاب «زن جدید» به حقوق زن از منظر مدرنیته مینگرد و تمدن جدید را مرجع اولی و الگوی این پیشرفت قرار میدهد و همچنین با نگرشی تاریخی که ضمن این سخناش آشکار است: «شناخت وضعیت امروزین زن ممکن نیست، مگر بعد از شناخت وضعیت او در گذشته» (امین، 1989م: ج2، ص123)، به هویت تاریخی «ما»ی مسلمانان هجوم میبرد و به دانش و ادب و خصایص عرب چون کرم انتقاد میکند و از اینجا به تمدن اسلامی خرده میگیرد که «تعجب نمیکنیم که تمدن اسلامی در درک طبیعت زن و شناخت شأن او دچار اشتباه شده باشد و اشتباه آن از اشتباهات دیگر این تمدن در دیگر امور بزرگتر نیست» (همان: ص 209).
5-3-1-1) محمد الشحرور مکتب تجدد گرای اسلامی پس از قاسم امین مورد هجوم جناح محافظهکار نوسلفی در مصر و جهان اسلام قرار گرفت؛ اما دوباره در نیمه دوم دهه بیست سدهی بیستم، در لبنان و تونس به کوشش زینالدین نظیره و طاهر حداد احیا شد و برای بار دیگر میبایست تا سال 1990م.
جابری میگوید: بر اساس قاعده فوق، فقیهان اجتهادهای متفاوتی درباره سهم ارث زن بیان کردهاند؛ به عنوان نمونه میتوان به فتوای بعضی از فقیهان کشور مراکش در سده گذشته اشاره کرد که فتوا به نداشتن سهم ارث، برای زنی میدادند که ازدواج کرده باشد تا بدین طریق از وقوع کشمکش در میان قبایل نواحی کوهستانی آن کشور جلوگیری کنند؛ در حالیکه برخی دیگر از فقیهان در این کشور، برعکس، سهم ارث زن شوهردار را به میزان نصف ماترک مرد میدانند."