Abstract:
این نوشتار در پی ارایه نگاهی کلی بر جریانهای روشنفکری در ایران بوده و با تفکیک روشنفکری به
دو جریان دینی و غیردینی و با بیان شاخصهها و ویژگیهای آن، این دو جریان را با توجه به دو دوره تاریخی
کلاسیک و معاصر (بعد از انقلاب) بررسی نموده و با بیان اجمالی نگرش این دو جریان نسبت به مسئله
مدرنیته غرب و اسلام، راهبردهای آنها را بیان کرده و نسبت آن با مسئله علم دینی و تمدن اسلامی را روشن
مینماید و در نهایت چنین نتیجه میگیرد که: روشنفکری سکولار نمیتواند همدلی و همراهی کافی و لازم را
در طرح مسئله تمدن اسلام و تأسیس علوم دینی داشته باشد.
Machine summary:
"محمدرضا خاکیقراملکی(1) چکیده: این نوشتار در پی ارایه نگاهی کلی بر جریانهای روشنفکری در ایران بوده و با تفکیک روشنفکری به دو جریان دینی و غیردینی و با بیان شاخصهها و ویژگیهای آن، این دو جریان را با توجه به دو دوره تاریخی کلاسیک و معاصر (بعد از انقلاب) بررسی نموده و با بیان اجمالی نگرش این دو جریان نسبت به مسئله مدرنیته غرب و اسلام، راهبردهای آنها را بیان کرده و نسبت آن با مسئله علم دینی و تمدن اسلامی را روشن مینماید و در نهایت چنین نتیجه میگیرد که: روشنفکری سکولار نمیتواند همدلی و همراهی کافی و لازم را در طرح مسئله تمدن اسلام و تأسیس علوم دینی داشته باشد.
2ـ دوره بعد از انقلاب اسلامی در جریان روشنفکری دینی، میتوان از طیف دیگری از روشنفکران دینی نام برد که بر خلاف رویکرد بالا، در نگرش به تمدن غرب، مدرنیته غرب را یک نظام یکپارچه میداند که ابعاد و اجزای نرمافزاری وسخت افزاری آن همانند یک پیکر در هم تنیده شده است.
نقطه مشترک این جریان روشنفکری دینی، با وجود طیفهای مختلف و اختلاف مبانی آنها، دغدغه داشتن نسبت به ارزشهای دینی و توجه به تمدن غرب از منظر آموزههای دین، توجه به بعد سیاسی و اجتماعی دین و دغدغه تحقق اسلام در عمل، و مبارزه با جریان استعمار و امپریالیسم در بعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است."