Abstract:
آقای پروفسور«احمد جبار»در سال 1941 در شهر عین دلفا در کشور الجزایر زاده شد.او استاد ریاضیات و تاریخ ریاضیات در دانشگاه علوم و فناوری لیل است.پژوهشها و آثار او بیشتر در زمینه ریاضیات دوره اسلامی در فاصله قرنهای سوم تا نهم هجری است.او عضو کمیته انتشارات مجلههای تاریخ علم در اروپا و خاورمیانه بوده و مقالات بسیاری نیز در نشریات تخصصی تاریخ علوم منتشر کرده است. از جمله مهمترین آثار او،مطالعه در آثار جبری خیام و بررسی زندگانی کمال الدین فارسی است. احمد جبار در سالهای 1992 تا 1994 وزیر آموزش ملی و آموزش عالی الجزایر بود و در حال حاضر به فعالیتهای خود در حوزه تاریخ علوم اسلامی با محوریت تاریخ ریاضیات اسلام و آموزش تاریخ علوم در سازمانهای ملی و بین المللی فعالیت میکند.
Machine summary:
اطلاعات دقیقی بین قرن نهم و اواخر قرن یازدهم نداریم و به یک دلیل خیلی ساده،فکر نمیکنیم که در این دوران مبادلاتی وجود داشته باشد:برای اینکه تبادلی بین دو فضای فرهنگی وجود داشته باشد،باید فرهنگی که نسبتا پیشتر است.
وانگهی این مسأله کاملا احساس میشود چون زمانی که گروههای جامعه اروپایی شروع به ترجمه متون علمی اسلامی کردند،جنبش قدرتمند جنگهای صلیبی نیز شروع شد،که دقیقا حملات شدیدی بر علیه همان امپراتوری بودند که علم را به وجود میآورد.
وانگهی،آنها خیلی سریع،گاهی طی یک یا دو ماه،این زبان را یاد گرفتند و سپس شروع به ترجمه کردند،برای اینکه این نیاز را حس کرده بودند،نه تنها برای خود بلکه برای جامعه،که زمان آن رسیده است که در پی فهم این دانش بروند.
با نادیده گرفتن این مطلب،اروپاییها تصور میکردند که به پیشرفتهترین سطح علمی رسیدهاند و با خلق دانشی که کاملا برپایه دانشهای غیر اسلامی به وجود آمده-علوم غیر مذهبی،چون آنها دانش مذهبی را کنار زدند-طبیعتا شروع به نوآوری میکنند و از این طریق به قدرت و توان خود پی میبرند و وقتی یک جامعه از توانایی خود مطلع میشود،ملیگرا و میهنپرست افراطی میشود.
به این ترتیب فقط میتوان گفت که کارهای ریاضی دکارت به یک سنت جدید تعلق دارند،سنت اروپا،که بر روی ریاضیات یونانی و کشورهای اسلامی بنا شده است.
اما در حال حاضر محققی را نمیشناسم که از موضوعات متافیزیک شروع کرده باشد تا به نتایج ریاضی برسد،جز در چند نمونه خیلی محدود،به ویژه،میتوان بعضی از مطالعات فلسفی ناصر الدین طوسی در قرن سیزدهم را نقل کرد،یا مطالعات ریاضیدانان متأخرتری که میخواستند آثار ابن سینا را نقد کنند و سعی کردند برای حل مسائل منطقی،روندهایی را باب کنند که متافیزیک نبودند بلکه ریاضی بودند.