Abstract:
در این جستار در بخش نخست نگارنده به کنش و واکنش حاکمیت استبدادی ایران و قدرتهای نزاعگر و متخاصم در جنگ دوم جهانی و سرانجام تصمیم دولتهای متفق به اشغال ایران در شهریورماه 1320 خورشیدی پرداخته است. در بخش دوم بگونهای تحلیلی،علل و عوامل وقوع حادثهء مذکور در زمینهها و عرصههای سیاسی،اقتصادی و نظامی مورد تبیین و بررسی قرار گرفته و در پایان مقاله با معرفی یادداشتها و کتابشناسی پایان یافته است.
Machine summary:
"با کاوش و نقادی پیامدهای جنگ جهانی اول، به صراحت درمییابیم که،علل نفوذ آلمان در ایران بیشتر در راستای سیاست خارجی انگلیس بود نه مقامات مسئول ایرانی.
مؤلف کتاب اهمیت استراتژیکی ایران در جنگ جهانی دوم در این رابطه مینویسد:«تحقیقات در این مورد نشان میدهد که توسعۀ نفوذ آلمان نازی در ایران در طی سالهای قبل از جنگ،هیچگونه مغایرتی با منافع امپرایالیستی روسیه و انگلیس نداشته است.
مؤلف کتاب اقتصاد سیاسی ایران،با معرفی کردن رضا شاه بعنوان فردی دولت پرست،نظامیگرا،مستبد،نژاد پرست و پان ایرانیست،مدعی است که:«با توجه به این صفات گرچه پیشرفت اولیۀ آن توسط آیرونساید انگلیسی بود،اما نقش انگلیس را در ایران نمیپسندد و قبل از آن نیز بهترین راه اطمینان مطلوب برای قدرتش را،نزدیکی به آلمان میدانست».
یکی از محققان،اهداف انگلیس را در این مرحلۀ جنگ چنین مینگارد:«بعد از حملۀ ارتش آلمان به خاک شو روی،هدفهای اصلی استراتژیک انگلستان عبارت بود از اینکه از شکست ارتش رخ در برابر قوای آلمان جلوگیری به عمل آورد و یا لا اقل آن را به تعویق اندازد و در عین حال یک طرح دفاعی جهت مقابله با ارتش آلمان،برای زمانی که این ارتش احتمالا به مرز ایران برسد، آماده کند.
46 طبق بررسی و مطالعات دقیق،راه آهنی که به لحاظ کسب عواید بیشتر و ترقی کشور مفید بود؛خط شرق-غرب بود نه شمال-جنوب؛حال آنکه منافع استعماری دولت انگلیس برای حفظ هند و حملۀ احتمالی به خاک شو روی پس از انقلاب اکتبر ایجاب میکرد که راه آهن ایران شمال-جنوب کشیده شود نه شرق-غرب."