Abstract:
در این مقاله که بث شکوایی است در غربت و بیکسی انسان کامل عطار میکوشد جامعهای را که در آن میزیسته است،ارزیابی کند.در این جامعه دو نوع انسان حضور دارند،انسان متعالی و انسان مسخ شده و از خود باخته.در تحلیل عناصر شخصیت این دو نوع انسان عطار ناگزیر است که در اقطار مجهول و ناشناخته روح آدمی سفر کند و موجهای سخت طوفانهای روح را که حتی با طوفان نوح هم در خور سنجش نیست-باز شناسد.
فلسفه دوران جام سرنگون فلک را باز شناختن و نکات ناسفته از روایح برخاسته از شیفتگیها و سرمستیهای منتهیان و واصلان را نمودن کار هرکس نیست.نوبتی مردن باید،تا نور فیض دریای منور عشق بینشان را بتوان شناخت و جانهای آزاد از شوایب این جهانی را از آن برخوردار ساخت.
عطار در نیمی از این قصیده نماینده انسان کامل است و در نیمی دیگر از این دعوی استغفار میکند و نفس بیمار و برتری طلب خویش را در محکمه وجدان بیدار به سختی محکوم میکند.
Machine summary:
بثّ شکوایی رندانه و عارفانه1 در سوک انسان کامل اثر:دکتر مهدی ماحوزی از:دانشگاه آزاد اسلامی گر سخن بر وفق عقل هر سخنور گویمی2 شک نبودی کان سخن بر خلق کمتر گویمی عطّار چکیده در این مقاله که بثّ شکوایی است در غربت و بیکسی انسان کامل عطّار میکوشد جامعهای را که در آن میزیسته است،ارزیابی کند.
عطار در نیمی از این قصیده نماینده انسان کامل است و در نیمی دیگر از این دعوی استغفار میکند و نفس بیمار و برتری طلب خویش را در محکمه وجدان بیدار به سختی محکوم میکند.
*** عطار که در نیمی از این قصیده نماینده انسان کامل است و خود را با غربتی توانفرسای روبرو میبیند،در نیمی دیگر،از این دعوی استغفار میکند و نفس بیمار و برتری طلب خویش را در محکمه وجدان بیدار به سختی محکوم میسازد.