Abstract:
پس از گذشت دوران انحطاط ادب معاصر با تنازع و سازگاری عوامل درونی و بیرونی جامعه عربی جنبشی جدید به
خود گرفت. نویسندگان و شعرای این دوره دوباره نهال امیدهای خفته جامعه عربی را در عرصه اندیشه و احساس بارور
کردند. در میان شعرا نام احمد شوقی با عنوان امیرالشعرا بر تارک این دوره میدرخشد. شاعری که شخصیت مزدوج او
نقادان را به اظهار نظرهای بسیار مختلف واداشته است. از آنجا که بهترین راه شناخت شخصیتها آثار بجای مانده
آنهاست، به همین جهت آنچه در این مقاله میآید نگاهی است موضوعی - فارغ از اغراض ادبی ـ به شعر شوقی؛ که طی
آن دیدگاههای شاعر در زمانی بحرانی نسبت به علم، فقر و غنی، بررسی میگردد.
پیشرفت جدی کشورهای اروپایی شاعر را چنان به درد واداشته است که او پیوسته جوانان را به فراگیری علم فرا
میخواند و به پیامبر (ص) شکوه میبرد که چرا امت او در فقر و جهل بسر میبرند. شعر شوقی میتواند وضعیت علمی
و اقتصادی جامعه مصر را ترسیم نماید. مسلما درک شرایط پیچیده زمان شوقی اهمیت موضوعهای فوق را روشن
خواهد ساخت.
Machine summary:
(احمد شوقی، امیرالشعراء، فوزی عطوی، دارصعب ، به نقل از شوقی اوصداقه، اربعین سنه، امیر شکیب ارسلان، ص 537) یکی از وجوه امتیاز شعر شوقی آن است که مدح و تاریخ حکمت و اخلاق و فخر با هم در آمیخته است، او در عین مدح از تاریخی سخن میگوید که گذشته ملتش را ساخته و در عین حال به عظمت دیرین مصر فخر میکند و سرانجام با اشعار پندآمیز از جوانان میخواهد که از علم و اندیشه بازنمانند.
علم و عقل: شوقی در زمانی زندگی کرده است که شرق از پیشرفت علمی محروم و از پیشینه تمدن خویش گسسته و از نظر سیاسی دست استعمار بر آن دراز بوده است همه این عوامل از یکسو و سفرش به اروپا و مطالعه فرهنگ غرب بخصوص فرانسه و محروم بودن اقشار جامعه از علم و تحصیل از سوی دیگر دغدغه او را در تحریک جوانان به علم و اخلاق افزوده است.