Abstract:
موضوع مثل و تعریف و تحلیل ارزش بلاغی و جایگاه ادبی آن، اغلب در ضمن موضوعات علم بیان و به ویژه در ضمن موضوع استعاره تمثیلیه مورد بحث واقع شده است و این در حالیست که در اثناء آرا و نظریات بلغای صاحب نام و نیز با تامل در زوایای ارزش بلاغی مثل، چنین به نظر می رسد که نه تنها نباید مثل را به حوزه علم بیان، محدود و منحصر نمود بلکه باید آن را عصاره علم بلاغت دانست که هم در علم معانی، مورد بحث واقع شود و هم در بیان و بدیع. از این رو، مقاله حاضر در نگاهی استدلالی و تحلیلی، جایگاه مثل را در علوم سه گانه بلاغت (معانی، بیان، بدیع) و فنون چهارگانه علم بیان (تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه) تعیین می نماید.
Machine summary:
«ارزش بلاغی مثل دکتر علی باقری طاهرینیا استادیار دانشکدهء ادبیات دانشگاه ابو علی سینا همدان (از ص 163 تا 177) چکیده: موضوع مثل و تعریف و تحلیل ارزش بلاغی و جایگاه ادبی آن،اغلب در ضمن موضوعات علم بیان بهویژه در ضمن موضوع استعارهء تمثیلیّه مورد بحث واقع شده است و در این حالیست که در اثناء آراء و نظریّات بلغای صاحب نام و نیز با تأمّل در زوایای ارزش بلاغی مثل،چنین به نظر میرسد که نه تنها نباید مثل را به حوزهء علم بیان،محدود و منحصر نمود بلکه باید آن را عصارهء علم بلاغت دانست که هم در علم معانی،مورد بحث واقع شود هم در بیان و بدیع.
برخی نیز در تعریف مثل گفتهاند:مثل،کلامی است که نزد مردم،نیکو و در میان آنان رواج مییابد (یعقوب،21)ابراهیم نظام با ذکر اوصاف و ویژگیهای مثل در مقام تعریف آن برآمده و میگوید:«مثل چهار ویژگی دارد که در هیچ نوع کلام دیگری وجود ندارد؛ایجاز، صحّت معنی،تشبیه زیبا،سخن و کلام نیکو(رازی،4و میدانی،1366،9) مرزوقی نیز با نگاهی استقرائی و برشمردن قیود مثل میگوید:مثل،عبارتست از کلامی که یا از اصلی اقتباس شده باشد و یا خود،مرتجل باشد و نزد همگان از مقبولیّت و شهرت،برخوردار باشد.
(هاشمی،35) شایان ذکر است که در بیان امکان تلقّی تشبیه و استعاره از عبارت مذکور،گفته میشود با تشبیه دانستن ضمیر«ک»در«اراک»عبارت،از قبیل تشبیه خواهد بود و در غیر این صورت،استعاره،در بدایة البلاغة نیز آمده است:اگر استعارهء تمثیلیّه دارای کثرت استعمال باشد،مثل نامیده میشود(دیباجی،220).
البته این سخن در صورتی درست است که کنایه را بهمعنای اصطلاحی آن در علم بیان نگریم چون همهء امثال،شکل کنایی دارد؛وی در ادامه با حمل معنای کنایه بر کلام غیر صریح و اعماز کنایه،اصطلاحی خاص میگوید:در همهء مثلها عدم تصریح وجود دارد و عبارتی که بیانگر مورد خاستگاه مثل است به صورت کنایی در مضرب مثل منتقل مینماید.