Abstract:
اسلام دینی است که بر توسعه همهجانبه در تمامی عرصهها تأکید کرده است و روند این توسعه،اعم از اجتماعی و سیاسی،روندی انسانی است که به مرزهای جنسی،جغرافیایی و مادی محدود نمیشود و زن که نیمی از جامعه انسانی را تشکیل میدهد و به عنوان عنصر اساسی و ارکان اصلی این روند به شمار میرود و بدون حضور زن،این روند ناقص و غیر مؤثر خواهد بود. در این نوشتار،نگارنده برای تعیین وضعیت زن مسلمان از دیدگاه اسلام،نقش او را در روند توسعه اجتماعی و ویژگیهای آن در عرصههای مختلف بررسی نموده و در ضمن تبیین چالشهای فرهنگی، خانوادگی و بین المللی فراروی او،به بیان نقش کوششهای بین المللی در این عرصه پرداخته و با تأکید بر این مطلب که زن مسلمان امروز در عمل فاقد نقش شایسته در روند توسعه اجتماعی است.پایههای یک برنامه همهجانبه توسعهای را در این مورد برشمرده است.
Machine summary:
"نتیجهگیری: طبق آنچه بیان شد،حقایق زیر نتیجهگیری میشود: 1-روند توسعه اجتماعی،روندی انسانی است که به مرزهای جنسی،جغرافیایی یا مادی محدود نمیشود و در دیدگاه اسلامی زن عنصر اساسی این حرکت به شمار میرود و بدین حضور او،این رون ناقص و غیر مؤثر خواهد بود؛ 2-جهان خیلی دیر به این حقیقت پی برد،حال آنکه اسلام بیش از ده قرن پیش و هنگامی که زن را همتراز مرد در روند«ولایت اجتماعی»قرار داد و همهگونه حق مشارکت در تصمیمگیریهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی را به وی بخشید،به چنین باوری رسیده بود؛ 3-دولتها،مقامها و نهادهای رسمی نقش بزرگی در تحقق چنین مشارکتی دارند ولی این امر زمانی به نتایج مطلوب خواهد رسید که سازمانهای مردمی،جایگاه خود را در سوق دادن این روند به پیش و تأثیرگذاری مثبت بر آن به دست میآورند؛ 4-سازمان کنفرانس اسلامی در همگامی با نگاه اسلام به زن،وظیفهء خود را انجام نداده و نقش اساسی و مطلوب را به وی نبخشیده و متأسفانه نسبت به طبیعت پیشگامانه اسلام،عقب مانده است و اکنون باید در تحقق این هماهنگی،عقب ماندگیهای خود را سریعا جبران کند.
ما به یک برنامه همهجانبه توسعهای نیاز داریم که مبتنی بر پایههای زیر باشد: 1-گسترش آگاهی مسلمانان(زن و مرد)نسبت به حققو زن و نقش ضروری وی در روند توسعه؛ 2-برقراری مساوات میان زن و مرد در فرصتهای توسعهای،از جمله فرصت کار،برنامهریزی، مدیریت و هدایت سرمایه و ثروت و تحقق مشارکت سیاسی،اداری،فرهنگی و غیره؛ 3-تأکید بر حرکت آموزشی و ارتقای آن در مورد بانوان؛ 4-تأسیس سازمانهای غیر دولتی زنان و پشتیبانی جدی از آنها؛ 5-حل ریشهای مشکل مهاجرت داخلی و خارجی و توجه به پیامدهای آن،زیرا بیشتر مهاجرتها که به دلیل عوامل گوناگون انجام میشود مربوط به زنان است؛ 6-ایجاد راههای مؤثر برای حل مشکلات اجتماعی زنان وکوش در تغییر دیدگاه جامعه نسبت به زنان شاغل؛ 7-کوشش در جهت تقویت جسمی زنان و نجات آنها از ضعف و بیماری و تشویق تربیت بدنی و ورزشهای مناسب به دور از هرگونه سوء استفاده و بیبندوباری."