Abstract:
در گذار سازمانها از الگوهای اقتصادی و مدیریتی سنتی، به الگوهای شبه متغیر و
متغیر مهارتهای پایه و رابطه این مهارتها و سازمانهای تولیدی و خدماتی شبه متغیر
و متغیر جایگاه ویژهای دارند، در این نوشتار به صورت تحلیلی این مقوله بررسی خواهد
شد، و به پرسشهای چون: مهارتهای پایهکدامند، چگونه در نظامهای اقتصادی و تولیدی
و سازمانهای خدماتی مورد استفاده قرار میگیرند؟و آیا امکان و آموزش مهارتهای
پایه وجود دارد یا خیر؟چگونه پاسخ داده خواهد شد.این مقاله با این نتیجه به پایان
میرسد که مراکز آموزشی مانند مدارس، دانشگاهها و مراکز کارآموزی برای آموزش و
توسعه مهارتهای پایه، نقش مهمی بر عهده دارند.ولیکن هنوز ابهامات زیادی در معانی و
اشکال مهارتهای پایه پا برجاست که نیاز به کندوکاو بیشتری دارد.
Machine summary:
"آنها چند موضوع را دنبال کردند:چه نوع مهارتهایی در عصر فناوری و انفجار دانش ضروری هستند؟چگونه نیروی انسانی میتواند یادگیرندهای مداوم و مستمر باشد؟در نتیجه این بررسی مهارتهای پایه به شرح زیر بیان شدند:مهارتهای فنی 8 (تغییرات فناوری و سازمانی و توسعه درون سازمانی)؛مهارتهای روششناسی 9 (توانایی شناختی، جامعنگر بودن و مهارت در استفاده از رایانه)؛مهارتهای اجتماعی(مهارت های کلامی و ارتباطی، ایجاد انگیزه برای بحث با دیگران، روشهای تازه همکاری)؛مهارتهای رفتاری(ارزشها، عقاید، احترام به اهداف اقتصادی موسسه، پذیرش خود مسؤولیتی).
پرسشهای اساسی در رابطه با آموزش مهارتهای پایه عبارتند از:آیا درک صحیحی از رابطه نقش مراکز آموزش رسمی در توسعه و آمادهسازی افراد و نقش سازمانها و صنایع در تکمیل و توسعه مهارتهای پایه در شغل خاصی وجود دارد؟آیا مدارس و مراکز آموزشی، مهارتهای پایه مورد نیاز صنعت را تأمین میکنند؟چه میزان سازمانها و صنایع درک روشنی از ارتباط بین آموزش مهارتهای پایه و فرهنگ سازمانی خود دارند؟آیا آنها مهارتهای پایه مختلف مورد نیاز مشاغل سازمان را تعریف کردهاند؟سازمانها و صنایع چگونه مهارتهای پایه را آموزش میدهند؟یادداشتها(1)- slliks yeK (2)-برای اطلاعات بیشتر از تغییرات اقتصادی و اجتماعی و مدیریتی مربوط به سازمانهای سنتی و سازمانهای متغیر، آموزش و کارآموزی و مهارتهای پایه به مقالات زیر مراجعه شود:مهرعلیزاده؛آیا تحولات اقتصادی نگاهی نو به رابطه نظام آموزشی و صنعت نمیطلبد؟و یدالله مهرعلیزاده و محمد علی نایلی."