Abstract:
جهانی شدن به فرایندی اشاره می کند که طی آن مرزها رفته رفته ناپدید می شوند و هم زمان مبادلات بین المللی و تعاملات فرا ملی افزایش می یابد. از مهمترین تاثیرات جهانی شدن، تحول ساختاری در اقتصاد جهانی است که وابستگی متقابل اقتصادی را فراهم می کند. یکی از ابزارهایی که جهانی شدن اقتصاد را در سال های اخیر فعال کرده، تجارت بین الملل است که نقش حساس و اساسی را در مفهوم جهانی شدن ایفا می کند. روند افزایش تعداد اعضای سازمان تجارت جهانی در طول زمان، می تواند اهمیت برقراری تجارت آزاد و ایجاد وابستگی و همگرایی اقتصادی کشورهای جهان را به درستی آشکار کند.
یکی از دغدغه های مهم و اساسی کشورهای در حال توسعه، آثار و پیامدهای جهانی شدن اقتصاد است. از جمله واکنش های انفعالی این کشورها برای مقابله با پدیده جهانی شدن، ورود آنها به همگرایی های اقتصادی و منطقه ای است. در واقع، روی آوردن به ترتیبات تجاری و همگرایی های اقتصادی – منطقه ای می تواند یکی از راه های مقابله با فرایند جهانی شدن باشد و اقتصاد بسیاری از کشورهای در حال توسعه را در مقابل رقابت جهانی حفظ کند. کشور جمهوری اسلامی ایران نیز، با تکیه بر مزایای نسبی و توانایی های مختلف اقتصادی و کسب تجارت متفاوت از همگرایی های مختلف اقتصادی – منطقه ای می تواند توان خود را برای حرکت در روند جهانی شدن افزایش دهد.
در این مقاله، افزون بر برسی فرایند جهانی شدن و منطقه گرایی، با بهره گیری از الگوی جاذبه و روش داده های گروهی تعمیم یافته، مناسب ترین ترتیبات تجاری – منطقه ای برای اقتصاد ایران بر اساس شاخص های همگرایی و جهانی شدن مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج عملی الگو نشان می دهد که همگرایی اقتصادی اکو توانسته است حجم جریان های تجاری دو جانبه کشورهای عضو را افزایش داده، فرصت های مناسبی برای افزایش واردات و صادرات ایجاد کند. همین نتایج دو همگرایی بر اساس شاخص تولید ناخالص داخلی و جمعیت نشان می دهد که حجم جریان های تجاری ایران ناشی از این دو همگرایی افزایش می یابد، در حالی که شاخص موقعیت جغرافیایی دارای تاثیر معنی داری بر روی حجم جریان های تجاری دو جانبه نیست. افزون بر این، نتایج همگرایی D-8 با عضویت کشور ایران به عنوان وضعیت موجود نتوانسته حجم جریان های تجاری دو جانبه را افزایش دهد.
Machine summary:
". مدل جاذبۀ تعمیمیافته براساس مطالعات انجامشده قبلی و بررسی آنها از یکسو و توضیح الگوی جاذبه از سوی دیگر،الگویمورد استفاده در این مطالعه،الگوی جاذبۀ تعمیمیافته2است که برای تحلیل جریانهای تجاری دوجانبه به شکل زیر به کار رفته است: (به تصویر صفحه مراجعه شود)که در آن داریم: Xij ،جریان تجاری بین کشور i و j Yi و Yj ،تولید ناخالص داخلی دو کشور صادرکننده (i) و واردکننده (j) .
ضریب متغیر مجازی همگرایی کشورهای عضو مقدار مثبت 0/90 را نشان میدهد که به میزان 1/46برابر بیشتر از حجم تجارت معمول قابل پیشبینی با الگوی جاذبه است و میتواند 146 درصد حجم جریانهای تجاری کشورها عضو را افزایش دهد.
نتایج مربوط به برآورد اثرات انفرادی(جدول(7)پیوست)نشان میدهد که ضریب متغیر فاصله ازعلامت مورد انتظار برخوردار است و تأثیر فاصله بر جریانهای تجاری دوجانبه را به میزان 0/11 نشانمیدهد و تأیید میکند که کشورهای با فاصلۀ بیشتر کمتر به تجارت دوجانبه میپردازند.
در این الگو باحضور متغیر لیندر،ضریب مجازی همگرایی به میزان 0/06 با آمارۀ t معادل 1/96 دارای ضریب معنیدار مثبت است و نشان میدهد که همگرایی موجود میتواند به میزان 6 درصد جریانهای تجاری دوجانبه کشورهای عضو را افزایش دهد.
نتایج برآورد الگوی جاذبه مربوط به همگرایی براساس شاخص تولید ناخالصداخلی (GDP) (به تصویر صفحه مراجعه شود)-آمارۀ t محاسبه شده در پرانتز آورده شده است و علامت(*)معنیداری آنرا در سطح 0/05 نشان میدهد.
نتایج برآورد الگوی جاذبه مربوط به همگرایی براساس شاخص جمعیت (POP) (به تصویر صفحه مراجعه شود)-آمارۀ t محاسبه شده در پرانتز آورده شده است و علامت(*)معنیداری آنرا در سطح 0/05 نشان میدهد."