Abstract:
نخستین قدم در برنامه ریزی توسعه منطقهای، شناسایی وضع موجود آن مناطق است که
این شناسایی مستلزم تجزیه و تحلیل بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن
است.برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه آن منطقه در بخش
مربوطه و رتبه بندی سطوح برخورداری از مواهب توسعه ضروری است.جهت رتبه بندی بخشهای
مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روشهای متفاوتی وجود دارد که الزاما جوابهای
یکسانی در پی ندارد. در میان این روشها آنالیز تاکسونومی با تلفیق نمودن شاخصهای
مختلف توسعه درجه توسعه یافتگی آن مناطق را مشخص میکند.پژوهش حاضر 16 نقطه شهری
استان گلستان و 9 شهرستان این استان را با توجه به شاخصهای متعدد مسکن و ساختمان،
تأسیسات و تجهیزات شهری، فرهنگی، نیروی انسان و آموزشی.به صورت مجزا و ترکیبی از
لحاظ سطوح توسعه یافتگی رتبه بندی کرده و با ارائه روشی جدید، توسعی بین بخشی و
تعیین نقاط حد بحرانی و جایگاه مراکز سکونتگاهی، راهبردهای بخشی و ترکیبی جهت رسیدن
به توسعه را ارائه نموده است.
Machine summary:
"بخش و متغیرهای مورد استفاده جهت سطح بندی نقاط شهری و شهرستان استان گلستان(به تصویر صفحه مراجعه شود)(به تصویر صفحه مراجعه شود)سطح بندی نقاط شهری استان گلستان از لحاظ شاخصهای توسعه شهریالف)مقطع اول:سال 69 و 70در جریان تهیه برنامه پنج ساله مسکن و برنامه ریزی اسجاد شهرها و شهرکهای جدید برای اسکان جمعیت شهری در دو دهه آینده ملاحظه شد که تقسیم مناطق کشور به ناقط محروم و برخوردار، دارای مبانی دقیق و همه جانبه نبوده، لذا هر گونه برنامه ریزی برای توسعه مناطق مختلف شهری، ضمن اتلاف بخش مهمی از منابع اقتصادی و انسانی کمک چندانی نیز به تأمین عدالت اجتماعی نمینماید.
استان گلستان نیز همچون استانهای دیگر کشور دارای یک یا چند نقطه متعادل و توسعه یافته و اکثریتی محروم و غیر برخوردار است که توزیع فضایی است در آن مناطق و بخشهای مختلف استان ناهمگن و برنامه ریزی نشده است به طور کلی مهمترین نتایج حاصل از تحلیل وضعیت موجود توسعه یافتگی در استان گلستان به قرار زیر است.
1-توزیع فضایی شهرها و نقاط سکونتگاهی استان به گونهای است که هر چه از غرب به شرق و جنوب به شمال استان پیش رویم با درجه محرومیت بیشتری رو به رو میشویم علت این امر را میتوان در فقر امکانات خدماتی و تأسیسات شهری، قابلیتها و پتانسیلهای ضعیف طبیعی و اقلیمی، پراکنش زیاد نقاط سکونتگاهی شهری و روستایی، عدم سکونتگاه برتر منطقهای با قابلیتهای شهری همچون گرگان، فقدان سرمایه گذاریهای اساسی مالی و صنعتی، مهاجرتهای بیرویه روستایی درون استانی و برون استانی، دوری از مرکز ثقل جغرافیایی و مرکزیت سیاسی، اجتماعی استان و شهر ساری، بالا بودن درصد هزینههای جاری دستگاهها به هزینههای عمرانی در این مناطق دانست."