Machine summary:
"نوع این دو سنت زبانی کاملا متفاوت است:زبان اوستایی در دست نوشتههایی مفصل به دستما رسیده که زمان نگارش آنها بسیار متأخرتر از زمان سرایش متون زردشتی است(کهنتریندستنوشتۀ موجود از سال 1278 م است!)و بنابراین در معرض ناگواریهای بیشمار بوده که تاریخ آنرا رقم زدهاند(هوفمان،1979)،در حالی که فارسی باستان فقط در کتیبههای رسمی برجای مانده کهدبیران شاهان هخامنشی در فاصلۀ سدههای ششم و چهارم ق م نگاشتهاند.
تفسیر سنتی منظور از این نامگذاری کلی(به جای کاربرد واژۀ ارتودکس یا«درست کیش»،که زنر،1966،390پیشنهاد کرده)همۀ آن بررسیهایی است که،اگرچه گوناگونیها و تفاوتهای بسیار دارند،به پیروی ازمارتین هوگ(1862)برای سیر تاریخی دین زردشتی سه مرحله را در نظر میگیرند: الف)زردشت پیامبر و مصلحی دینی بود که چندگانهپرستی کهن آریایی را منسوخ کرد.
او باتوجه خاص به منابع کلاسیک به این نتیجه رسید که از نوشتههای یونانی تنها یک صورت از دینایرانی را نمیتوان استخراج کرد،بلکه میتوان به حداقل چهار آیین متفاوت دست یافت: الف)مزداپرستی غیر زردشتی(بنا به گزارش هرودوت و کتیبههای پادشاهان هخامنشی)؛ ب)دین مغان،که آن نیز زردشتی نبوده است(هرودوت)؛ ج)صورتی تباشه شده از مزداپرستی(استرابون)،که خاص مغان کاپادوکیه بوده است؛ د)زروانگرایی(نک:پلوتارخ،شاید از طریق ثئوپومپوس31و اودموس32).
کلنز مفروضات زیر را که تفسیرهای ما برپایۀ آنها قرارگرفته،به دیدۀ انتقاد مینگرد: الف)این که گاهان سرودۀ زردشت است و زردشت پیامبر(از دیدگاه یهودی)یا مصلحی(ازدیدگاه پروتستانی)بود که دین زمان خویش را محکوم کرد و اصولی با ارزشهای متعالی معنوی واخلاقی وضع کرد که مورد حمایت قدرت حاکم قرار گرفت؛ ب)این که نظام دینی اوستای کهن از لحاظ توحید خاصی که گراش به ثنویت داشت کاملا با دینایران باستان و دین زردشتی متأخر متفاوت بود؛ (88).
A M,anajnaS ijmarheB ijnatohseP rutsaD amalu-lu-smahS etal eht fo ruonoh ni seidutS naisreP tneicnA dna,ivalhaP,atsevA."