"لیلی ریاحی غروب شاپرک،چنان گلی که پایبند خاک نیست روی شاخههای سبز میپرد با صدای گفتگوی هر پرنده چشم آفتاب از شمار رنگهای رفته میزند لکههای نور کمکمک پریدهرنگ میشود و در این زمینهء سپید رنگرفته-آسمان سرخرنگ میشود همچو برگ لالهای که پشت یک دریچه از بلور با شکفتن غروب و ای شگفت!
غمگنانه نیست یک غروب شاد...
با زوال نور ظلمتی که هست از تلالؤ ستارههای پرنوید تا طلوع آفتاب مقدمش مبارک است 24 ر 5 ر 47"