Abstract:
در این مقاله ابتدا، به نوع نگرش و«شناخت»انسان از پدیدهها به طور اعم، و
نارسایی منطق دو ارزی ارسطویی برای شناخت پدیدههای مبهم 1 به طور اخص توجه
میشود. پس چگونگی مواجهه منطق فازی 2 با ابهام و انواع عدم قطعیت 3 بررسی شده،
برای پاسخگویی به برخی چالشهای مدیریتی ناشی از عدم قطعیت و ابهام، قابلیتهای
کاربرد گسترده منطق فازی در سیستمهای مدیریت در نظر گرفته میشود.بدین منظور،
سیستمهای متعدد مدیریت، از جمله برنامهریزی، تصمیمگیری، و مدل سازی آنها با
رویکرد فازی مورد مطالعه قرار میگیرد؛تا درک بهتری از مسائل و موضوعات سازمانها
ارائه شود.از این دیدگاه، چالشی برای مدل سازی فازی سیستم سیاستگذاری مطرح میشود.در پایان چشماندازی از مدلهای فازی-عصبی هوشمند 4 به عنوان راهکاری برای توسعه
مدل سازی سیستمهای مدیریت ارائه میشود.
Machine summary:
"منطق فازی با انعطافپذیری فوقالعاده، برای تحلیل معانی زبان طبیعی است، و قادر است ابهامات برخواسته از ذهن انسان و محیط و همچنین درجه نادقیقی که در قضاوت انسانی وجود دارد را مدلسازی و تحلیل کند.
Membersship Functionبا به کارگیری نظریه سیستمهای فازی، متدلوژی علم مدیریت کلاسیک، به محیط فازی گسترش مییابد، منطق فازی برای سیستمهای متعدد مدیریت از جمله تصمیمگیری، سیاستگذاری، برنامهریزی و مدلسازی آنها قابل استفاده است.
در حالی که، بسیاری از آنها، مانند آرمانها، مقادیر منابع، ضرایب بهرهوری محصولات تولیدی، مدت زمان تأخیر، ذخیره ایمنی از نادقیقی و درجه ابهام بالایی برخوردارند، امروزه از منطق فازی برای تجدیدنظر در طراحی مدلهای مدیریت تولید، استفاده میشود.
(23)6-5 چالشی برای مدلسازی فازی سیستم سیاستگذاری سازمانیامروزه گار چه تکنولوژی، انعطافپذیری در ساخت را میسر میسازد، و مؤسسات تولیدی کوچک، دارای محیطهای پویا، با به کارگیری این تکنولوژی قادرند بسرعت نوع تولید خود را تغییر دهند، و خود را با محیط بیرونی منطبق سازند؛اما در محیطهای پویای اقتصادی و اجتماعی برای اداره سازمانهای بزرگ و پیچیده، به سیستمهای مدیریتی انعطافپذیر نیاز است.
به علاوه منطق فازی دارای انعطافپذیری فوقالعاده برای تحلیل معانی زبانی طبیعی است، و میتواند تا ابهامات برخواسته از ذهن انسان، سازمان و محیط، و همچنین درجه نادقیقی را، که در قضاوت انسانی وجود دارد، مدلسازی و تحلیل کند.
چون منطق طراحی آنها، منطق دوارزشی یا چند ارزشی است که با سیستم تفکر انسانی همخوانی ندارد، ثانیا این تصور وجود دارد که واقعیت بیرونی و محیطی را به طور شفاف، دقیق، مرتبط و طبیعی در اختیار کاربران قار داده، در حالی که در نظر گرفتن ابهامات محیط و سازمان در طراحی سیستمها برای بهرهوری بیشتر اجتنابناپذیر است."