Abstract:
از ویژگیهای مهم نقاشی ایرانی،پیوستگی و همراهی با ادب پارسی است.شاعر و نقاش،هر دو با بهرهگیری از صور خیال و امکانات خاص هنریشان،یکی با استفاده از الفاظ و کلمات و دیگری با کاربرد خط و رنگ به توصیف عالم ماورائی میپردازند.زیبایی در نزد شاعر و نقاش،هر دو،زیبایی مطلق است و هر دو سعی میکنند کمال مطلوب را در عالمی که شخصیتها را احاطه کرده و همچنین پیکره و انواع حالات و عواطف انسانی را با هنرمندی هرچه تمامتر به تصویر بکشند. توصیفات نابی که شاعران و سخنوران در متن ارائه میدهند،به دست هنرمندان نقاش،تجسم عینی یافت و سنتی کهن و دیرپا را در آفرینش هنری ایران زمین رقم زد،بنابراین ادبیات پارسی و نقاشی ایرانی در وادی نوعی سنت،به حیات و رشد در کنار یکدیگر ادامه دادند.همانند سایر هنرها نیز،در ادبیات،صور خیال مهمترین بخش است و وزن سخن،آهنگ و ریتم،از ابزارهای بیان آن است.شاعر و سخنور با بهرهگیری از صور خیال،تصویری بصری در ذهن مخاطب خود به وجود میآورد که هنرمند نقاش نیز،از آن بهره میجوید.منظومهی خسرو و شیرین نظامی سراسر رنگ است،و این به سبب وضعیت خاص داستانی و محیطی است که حوادث داستان در آن رخ میدهد.
نظامی در جای جای داستان،دلبستگی خود را به تأثیرات سحرآمیز رنگ،با کاربرد واژگان رنگین بیان میکند.او روانشناسی رنگها و نمادهای رنگی را به خوبی میشناسد و در شکلدهی به فضای داستان،تأثیر گذاری و القاء حالات عاطفی و روانی از رنگها بهره میگیرد.وی در اشعارش به اثبات رسانده که نه تنها در زمینهی شعر پارسی بلکه در تمامی زمینههای هنری،صاحب دانش و سلیقه است،و با صحنه پردازی جزء به جزء و توصیفات کامل،کدهای رنگی و صحنه پردازی را به هنرمند نگارگر ارائه میدهد،البته نگارگر نیز تنها در نقش یک تصویرگر صرف متن ظاهر نمیشود،بلکه وی با توجه به برداشت ذهنی و حال و هوای خود به نقش آفرینی میپردازد.
نگارگر در تصویر سازی آثار ادبی بیش از آنکه به متن وفادار باشد،به قوانین و سنتهای خاص نقاشی ایرانی پایبند است. هنرمندان با اتکاء به خلاقیت و دانش تصویری خود در نگارههایشان به تعادل و توازن لازم بین متن و تصویر دست یافتند و در این زمینه شاهکار آفریدند. بهزاد،میرزا علی،شیخ زاده،آقا میرک، میر مصور،سلطان محمد،قاسم علی و...از مکاتب هرات و تبریز دوم و برخی نگارههای مکاتب ترکمن و شیراز بودند، و تصاویر مجموعه خمسهی نظامی از دوران سلطنت سلطان حسین بایقرا(اواخر دورهی تیموری)و خمسهی شاه طهماسبی از دوران شاه طهماسب اول(اوائل دورهی صفوی)،شاهکارهای تصویر سازی این نسخهی ارزشمند ادب پارسی هستند.
Machine summary:
بررسی نگارههای داستان خسرو و شیرین: نگارگر ایرانی نیز همانند شاعر پارسی از پیش نمونههای تعیین شده و قرار دادی صوری در آفرینش تصویری خود تبعیت میکند،او در خلق چهرههای انسانی، صورت را همانند قرص کامل ماه،گرد و به خسرو بر در کاخ شیرین: نگاره شماره(51):اواخر قرن نهم هـ ق،مکتب ترکمن،تبریز (به تصویر صفحه مراجعه شود) نگاره شماره(61):بهزاد،اوائل دوره صفوی، قرن دهم هـ ق،مکتب هرات،01*51 سانتی متر رنگ گل صورتی،چشمان بادامی و خمار چون گل نرگس،دهان تنگ چون غنچه، ابروان کمانی و دو رشته زلف بافته،چون کمند به تصویر میکشد.
بنابراین با توجه به توضیحاتی که در بالا ارائه شد،میتوان نتیجه گرفت که هنرمندان نگارگر ایرانی در تصویر سازی نگارههایشان،براساس آثار ادبی،مضمون عروسی خسرو و شیرین: نگاره شماره(71):بهزاد،دوره صفوی،139 هـ ق،مکتب تبریز،خمسه شاه طهماسبی (به تصویر صفحه مراجعه شود) کلی اثر را گرفته و براساس بینش و سنت هنری زمانهی خود،به آن میپرداختهاند و بیش از آنکه متن اثر را مد نظر داشته باشند،به قرار دادهای از پیش تعیین شده در سنت نقاشی ایرانی وفادار بودهاند.
در قسمت بالای سمت چپ جدول و در امتداد محلی که شبدیز قرار دارد،خسرو سوار بر اسب مرگ خسرو و شیرین: نگاره شماره(81):بهزاد،اوائل دوره صفوی، 698 هـ ق،مکتب تبریز،خمسه شاه طهماسبی (به تصویر صفحه مراجعه شود) خود که رنگ روشن دارد و در تضاد با رنگ سیاه همچون شب شبدیز است،نشسته و در حالی که انگشت حیرت به دهان گرفته،چشم بر شیرین دوخته است و شیرین نیز بیخبر از همه جا به سمت شبدیز نگاه میکند که متوجه حضور غریبهای شده و با شیهه کشیدن،سعی در آگاه کردن شیرین از حضور شخص دیگری در صحنه دارد.