Abstract:
هدف از نگارش مقاله حاضر، پاسخ به چند پرسش نظری درباره هویت و جنگ است. هیچ یک از پرسش ها به طور مستقیم به منشا پیدایی هویت نمی پردازند، بلکه چگونگی تداوم حس هویت طی جنگ را آشکار می کنند. این پرسش ها عبارتند از:
- چرا در بحث های نظری درباره جنگ، پرداختن به موضوع هویت اهمیت می یابد؟
- چه ارتباطی میان هویت، معنایابی و جنگ می توان یافت؟
- معنایابی، تا چه حد بحث از هویت را به ابعاد ذهنی مربوط می کند؟
برای پاسخ گویی به پرسش های بالا، متغیر مستقل روایت به مثابه ظرفی که مظروف معنا در آن جای می گیرد - در نظر گرفته شده است هم چنین متغیر جنگ به مثابه متغیر درجه دومی که از طریق گزینش یا پررنگ کردن برخی روایت ها و کنار گذاشتن یا کم رنگ کردن برخی دیگر و دخل و تصرف در چینش و آرایش آن ها به منظور سامان دادن به چارچوب نظام غیریت ساز و مرزبندی با محیط، معنای خاصی را شکل می دهد و به مدد تحریک افراد به جست و جوی آن معانی، هویتی یکپارچه و منسجم را از خلال آن به روایت ها و معانی مستتر در آن ها بارور می کند.
Machine summary:
"این پرسشها عبارتند از: 1-چرا در بحثهای نظری دربارهی جنگ،پرداختن به موضوعهویت اهمیت مییابد؟ 2-چه ارتباطی میان هویت،معنایابی و جنگ میتوان یافت؟ 3-معنایابی،تا چه حد بحث از هویت را به ابعاد ذهنی مربوطمیکند؟ برای پاسخگویی به پرسشهای بالا،متغیر مستقل روایت-به مثابهی ظرفی که مظروف معنا در آن جای میگیرد-در نظرگرفته شده است همچنین متغیر جنگ به مثابهی متغیر درجهی دومی کهاز طریق گزینش یا پررنگ کردن برخی روایتها و کنار گذاشتن یاکم رنگ کردن برخی دیگر و دخل و تصرف در چینش و آرایش آنهابه منظور سامان دادن به چارچوب نظام غیریت ساز و مرزبندی بامحیط،معانی خاصی را شکل میدهد و به مدد تحریک افراد بهجست و جوی آن معانی،هویتی یکپارچه و منسجم را از خلال آنروایتها و معانی مستتر در آنها بارور میکند.
-رابطهی روایت،جنگ و هویت آنچه در این قسمت به آن پرداخته خواهد شد،رابطهی تنگاتنگ روایت،جنگ وهویت است که معمولا به اشتباه به رابطهای دو سویه میان جنگ و هویت خلاصهمیشود؛حال آنکه ضروری است نقش اساسی روایت-به مثابهی عاملی که انسانها درطول تاریخ توانستهاند به مدد آن،جنگ را برای خود معنا کنند و سپس به حافظهیخویش بسپارند-آشکار شود؛زیرا هم معنا یافتن جنگ برای نسل جنگ آزموده وجنگ دیده و جنگ آشنا-آنسان که آن را عملی فضیلتمدار و خردمندانه تلقی کند وبه مشکلات آن تن بسپارد-و هم ساماندهی جنگ به منظور ثبت و ضبط آن درحافظهی نسلهای جنگ نادیده و جنگ ناکرده-آنسان که دربارهی فرزانگی کنشگرانجنگ به نوعی همرأیی و هم اندیشی دست یابند و استمرار آن را در گذر زمان موجبشوند-محصول روایتهای کتبی یا شفاهی است که مجموعا در خدمت شکل دادن بهیک معنا در ذهن و اندیشهی انسانها در کنار هم قرار میگیرند تا بتوانند حول آن معنا،هویتی یکپارچه را در قالب مفهومی به نام ملت ایجاد کنند."