Abstract:
ادبیات حماسی و غنایی دو دسته ی مهم از آثار ادبی را تشکیل می دهد که هر کدام به تنهایی بخش های بزرگی از سروده های شاعران این مرز و بوم را دربردارد. اما آنچه مایه ی اصلی تفاوت و تمایز میان آثار حماسی و غنایی می شود، آن است که ادبیات غنایی بر پایه ی عواطف و احساسات درونی شکل می گیرد، در حالی که ادبیات حماسی بر اساس کنش ها و رفتارهای بیرونی است. به همین جهت، مرز میان این دو روشن و آشکار است. اما گاهی در برخی از آثار ادبی به مواردی برمی خوریم که عشق و حماسه در هم آمیخته اند و جلوه ی بسیار زیبا و جذابی از اختلاط دو امر به ظاهر متضاد را به نمایش گذاشته اند. علاوه بر این، نشان دهنده ی خلاقیت ذهن و توانایی شاعران و نویسندگانی است که به خلق چنین آثاری پرداخته اند. در این مقاله به معرفی داستان هایی پرداخته شده که علاوه بر جنبه ی حماسی، رنگ و بوی عاشقانه نیز در تار و پود آنها وجود دارد. نزدیک به نیمی از این داستان ها مربوط به شاهنامه ی فردوسی است و تعدادی نیز تقلیدهایی است که از کار فردوسی صورت گرفته است. بقیه ی موارد نیز داستان های عاشقانه ای است که جنبه های حماسی آن بسیار قوی است و حتی در برخی موارد، بعد حماسی آن بر بعد غنایی غلبه دارد، مانند داستان ورقه و گلشاه عیوقی. با تامل در زمان و دوره ی سروده شدن این آثار در می یابیم که عمده ی آنها مربوط به پیش از حمله ی مغول به ایران است که روح حماسی بین مردم ایران وجود داشت و به تبع آن در آثار ادبی این دوره نیز دیده می شود. در این مقاله در مجموع 33 داستان به ترتیب الفبایی معرفی و بررسی شده اند.
Machine summary:
"بهطور معمول آنچه روشن است،آن است که محدودهی ادبیات حماسی وغنایی از یکدیگر جداست و به ظاهر ارتباطی میان آنها نیست؛اما با بررسی دقیقتردرمییابیم که در ادب فارسی مواردی وجود دارد که این دو عرصه باهم مخلوطشده و به بیان دیگر،عشق و حماسه درهم آمیختهاند و جلوهی باشکوهی از آمیزشاحساسات درونی و رفتار بیرونی را به نمایش گذاشتهاند.
به غیر از شاهنامه که بهبحر متقارب میباشد،اغلب این داستانها نیز به همین بحر سروده شده است،که نشاناز تأثیر آثار حماسی بر ادبیات غنایی دارد.
اسدی این داستانرا در 473 بیت به بحر متقارب منظوم کرده که آغاز آن چنین است: {Sسراینده دهقان موبد نژاد#ز گفت دگر موبدان کرد یادS}و به این بیت ختم میشود: {Sز زابل شه اختر بپرداخت رخت#بدو تخته داد و به شیدسب،تختS}این داستان از جملهی داستانهای عاشقانه است که در ضمن داستانهایحماسی بیان شده و مأخذ اسدی در سرودن این داستان،متن منثور کهنی بوده کهظاهرا شاهنامهی منثور ابو المؤید بلخی بوده است(ر.
آغاز و انجام داستان به این دو بیت است: {Sچو شاپور شد همچو سرو بلند#ز چشم بدش بود بیم گزندS}و: {Sو زان پس بر کارداران اوی#شهنشاه کردند عنوان اویS} 2-2-شروین و مریه یکی از آثار حماسی پیش از اسلام که با حوادث عاشقانه آمیخته،داستانشروین دشتبی است.
در بین آثاری که بررسی شد،از نظر تعداد عناوین،نزدیک به نیمی از آنها،مربوط به شاهنامهی فردوسی است که در مجموع بالغ بر4600 بیت میشود؛با در نظر گرفتن سایر موضوعات غنایی و بزمی شاهنامه،میتوانگفت که جمعا 10%کل ابیات شاهنامه در محدودهی ادبیات غنایی جای میگیرد کهقابل توجه بودن این میزان شعر،نشان از توجه فردوسی به طرح مسایل غنایی برای تلطیف کردن فضای شعر حماسی و نیز رعایت اعتدال در شعر دارد."