Abstract:
صرف نظر از نگاه اخلاقی به ماجرای ابلیس،که صوفیه آدمی ار از دسیسههای او بر حذر میدارند،مسأله«نافرمانی وی در امر سجود بر آدم(ع)»،همواره موضوع بحث گروهی از عارفان مسلمان بوده است.از جملهء این عرفا که دراینباره دیدگاه به نسبت نو و کاملی دارد، عین القضات همدانی است.از منظر وی،سجده نکردن ابلیس بر آدم(ع)،ناشی از عشق راستین او به معشوق ازلی و نیز جریان قلم تقدیر الهی است.طبق نگرش دوگانهء او،که متضمن اثبات یگانگی خداست،وجود نور سیاه عزازیلی و نور سپید محمدی(ص)،اولی به عنوان محکی برای تشخیص مخلصان و دیگری به عنوان منشأ درک کمالات انسانی،در عالم هستی ضرورت دارد.
Machine summary:
"حکمت الهی اینگونه اقتضا کرده است و اگر ذرهای در آفرینش نقصان پدید آید،نقصان حکمت خداوندی خواهد بود: ابروی تو با چشم تو هم پهلو به همسایهء طرار یکی جادو به آن خد تو را نگاهبان گیسو به داند همهکس که پاسبان هندو به (عین القضات 0731:201-221) عین القضات گاهی اقلیم عشق را جولانگاه اندیشهء خود قرار میدهد و محمد (ص)و ابلیس را ساکنان کوی عشق معرفی میکند و میگوید:از عشق تنها ذرهای به عالم داده شد و آن ذره هم به دو نیم شد.
احمد(ص) نیز با آن عشق،معشوق خداوند؛عشق احمد(ص)اگر در عالم خلق جلوه کند، عالمی را موحد میگرداند و چون عشق ابلیس ظاهر شود،عالمی را کافر میکند (همان:922 و 482) اشاره به نوریت محمد(ص)و ناریت ابلیس،وجه دیگری است که عین القضات با توسل به آن،محمد(ص)را در مقابل ابلیس قرار میدهد.
سالک باید از آن مقام عبور نماید؛چه،چون آدمی از آن درگذرد،به خدا رسد و چه بسا کسانی که در این مقام،مقام کردهاند و سموم قهر الهی آنان را نیست و نابود کرده است: ای دل به چه زهره خواستی یاری را که چون تو به باد داد بسیاری را؟ (عین القضات 7731،ج 2:552) حقیقت نافرمانی ابلیس «عین القضات»در میان عرفا ظریف و دقیقترین تعبیر و تفسیر را از ماجرای نافرمانی ابلیس در سجده بر آدم دارد."