Abstract:
در این مقاله دیدگاه تازهای دربارهء زنان در دوران قرون وسطا ارائه میشود که با عقاید عمومی و رایج دربارهء این«دوران سیاه»مبنی بر آنکه زنان از هر نظر تحت یک نظام مردسالارانهء تحت انقیاد مردان بودهاند،تفاوت دارد.بیشک بسیاری از نویسندگان مرد، «زن»را به شکل«کالای جنسی»تصویر کردهاند؛و البته بهنظر میرسد این کار نه فقط در قرون وسطا بلکه در تمامی اعصار صورت گرفته است.اما منابع و اسناد ادبی بسیاری، بهخصوص مربوط به قرون وسطا،در دست داریم که نشاندهندهء وجود جنبشی بسیار قوی در رد زنآزاری و سوءرفتار با زنان است.ادبیات عاشقانهء درباری نهتنها«زن»را به کمال رساند،بلکه مقام زن را پایهء اساسی فرهنگ درباری نامید،گرچه بیشک در این دوران آزادی و شرایط برای حقوقی برابری مردان و زنان نبوده است. در این نوشتار سه متن با موضوع اعمال خشونت بر زنان،مربوط به قرون وسطا، بررسی میشود نویسندگان مرد و زن آن در مقام مدافعان حقوق زنان و برابری هر دو جنس،به این خشونت انتقاد میکنند.قرون وسطا بستری مناسب برای رسیدن به هستی مشترک و صلحآمیز زن و مرد ایجاد کرد و«عشق»را ابزاری اساسی برای احترام و تصدیق متقابل خواند.
Machine summary:
"حتی اگر به نظر برسد که زنان اشرافی و سلطنتی قدرت سیاسیشان را از دست دادهاند و نظام مردسالارانه آنها را بلعیده است(برای نمونه لسلی رابینه5)،هنوز نمونههای کافی در اختیار داریم که در آنها شخصیتهای زن به مأموریت خود ادامه میدهند و هدف خود را تعیین میکنند.
(ویلسون،5891) اهمیت هروتسیت از این نظر است که او خشونت به زنان را در بسیاری از متونش به تصویر کشیده است و اگر این خشونت فیزیکی باشد،به صورت یک فضیلت برجسته برای قهرمان زن داستان تلقی میشود که بکارت خود را برای عشق به خدا حفظ کرده است (سسکاتی5،8991:32).
باربارا گولد1میگوید: هروتسویت قدرت فوق عادی و استقلال را به ذهن این زنان القا کرده است و آنها را در راه مبارزه با گناه مصمم و ثابتقدم نشان میدهد.
هارتمان فن آوئه نمیخواهد شخصیتهای زن را خاموش،مطیع و منفعل نشان دهد و درست برعکس،مایل است رفتار قوی و واکنشهایی احساسی و مؤثر آنان را به تصویر بکشد که عشق به همسر را نیز القا میکند و میداند که چگونه باید رفتار کند تا از تراژدی و فاجعه برای زناشویی و سرزمینش جلوگیری کند.
Kurt Ruh اما چیزی متفاوت با پیام ظاهری راوی و داستان استنباط میشود و محور داستان روی کشته شدن سه مرد و یک زن نمیگردد،بلکه موضوع اصلی داستان قربانی شدن،ظلم دیدن و رنج قهرمان زن است که در مبارزه علیه تجاوز و سوءاستفادههایی که از او شده است، خود را آزاد میکند.
اما این نویسندگان نشان دادند که زنان حق و حقوقی نیز داشتند و اعضایی برابر در جامعهء خود بودند و مستحق احترام کامل از طرف همسرانشان،عشاق و پدرانشان بودند،اما هیچ کدام از شخصیتهای زن عوامل قدرتی پدرسالارانهء جامعه را نمیپذیرند."