Abstract:
نوشتار حاضر به روش اسنادی ابتدا ریشههای قدرت نرم را از گذشتههای دور بررسی میکند،سپس،عوامل تشکیلدهنده آن را تشریح و امکانات و محدودیتهای عمده بر سر راه اعمال آن را ارزیابی مینماید.قدرت نرم از قرنها قبل از میلاد مورد توجه اندیشمندان و حکمرانان در چین،یونان مصر و ایران قدرت داشته است.در دهههای گذشته،و قبل از اینکه حوزف نای قدرت نرم و جایگاه آن را بخصوص در حوزه سیاست خارجی مفهومسازی نماید، دانشورانی چون آلفرد دوگرازیا،کلاوس نور و جان کنث گالبرایت شکلهائی از قدرت را تببین کردند که با قدرت نرم شباهت و معنی قانونمندی،مشروعیت و دموکراسی داشته و در مقابل قدرت ساخت با زرو و شیوههای تولید گذشته ربط داده شده است.منابع قدرت نرم را معمولا ارزشهای فرهنگی،بازیگران سیاسی،فرهنگ و خط مشیهای سیاستمداران و نهادها تشکیل میدهند،اما برخی اوقات حتی نیروهای نظامی،که قاعدتا بر قدرت سخت متکی هستند، توانستهاند نقش قدرت نرم را بازی کنند و دیکتاتورهائی چون هیتلر و استالین راموفق سازند تا از امکانات آن برای اهداف خود بهره گیرند.قدرت نرم را از طریق نظرخواهی از افکار عمومی، مصاحبه بانخبگان سیاسی و مطالعات موردی میتوان اندازه گرفت.
Machine summary:
"میتوان (1)- Coercion (2)- Force (3)- Violence (4)- Coercive Influence (5)- Noncoercive Influence دیدگاه بالا را در قالب قدرت سخت و نرم به این صورت تبیین تئوریک کرد که جوامع بشری در طول دوران زندگی خود دو دوران عمده را تجربه میکند: 1-دوران اقتصادی با شیوه فعالیت بردگی،زمینداری و سرمایهداری،که قدرت حاکم در آن تنبیهی و تشویقی است.
با این همه،قدرت نرم از سالهای پس از جنگ سرد مورد توجه گسترده محافل سیاسی و اجتماعی بین المللی قرار گرفت و برای اولین بار به عنوان یک تئوری منسجم مطرح شده است.
(1)- Governance الف)منابع قدرت نرم جوزف نای در کتاب خود منابع قدرت نرم را در عوامل زیر میداند: 1-ارزشهای فرهنگی بازیگر یا بازیگران سیاسی 2-فرهنگ 3-خط مشیهای سیاستمداران و نهادها 4-میزانی است که این درون دادها میتوانند سایر بازیگران را جلب کرده یا دفع نمایند (Nye,2004:11) .
این نتایج را میتوان به دو صورت زیر خلاصه نمود: 1-وجود قدرت نرم در یک ساختار سیاسی و اجتماعی باعث میشود که نیاز به هزینه کردن و جمعآوری منابع گرانقیمت قدرت سخت برطرف شود و یا کاهش قابل ملاحظه یابد.
(1)- Power-Politics همینطور،اتحادیه اروپا،از همان زمان شکلگیری خود در اوائل دهه 1990،بهطور موثر از قدرت نرم استفاده کرده است تا گوی رقابت را با آمریکا،که بیشتر بر قدرت سخت متکی است،بر باید و جایگزین آن شود (McCormick,2006:16) .
در قرن بیستم هم قبل از تبیین آن توسط جوزف نای توسط اندیشمندان دیگر مورد بررسی قرار گرفته بود،از جمله جان کنث گالبرایث،که از نظریهاش میتوان دریافت که بردگی و سرمایهداری به قدرت سخت نیاز دارند و دموکراسی به قدرت نرم."