مارینا - Journal آزما Literature and art

"الیوت برگردان:شاپور احمدی چه دریاهایی چه کرانه‌هایی چه تخته‌سنگ‌هایی خاکستری چه جزیره‌هایی چه آبی بر سینه‌کش کشتی می‌کوبد و عطر کاج و باسترک که می‌خواند در میان مه چه خیال‌ها که میگذرد آی دخترم. بی‌شالوده‌گان‌اند،فرو کاهیده از باد دمی از کاج،و مه جنگل هزار آوا با این شوکت مضمحل در مکان *** چیست این رخسار،کمی روشن و روشنی‌بخش تپش بازو،کمزور و زورمند هدیه است یا وام؟دورتر از ستارگان و نزدیک‌تر از چشم. دکل کشتی سست و بادبان پوسیده است بین ماهی ژوئن و سپتامبری دیگر. این را ناشناخته ساختم،نیمه‌هشیار،ندانسته،برای خودم تخته‌پوش کشتی آب پس می‌دهد،درزها باید گرفته شوند. این پیکر،این رخسار،این‌جان که زنده است تا زنده‌گی کند در جهانی از زمان فراسوی من،بگذار بسپارم زندگانی‌ام را برای این زندگانی،سخنم را برای آن ناگفته،برخاسته،لب‌های گشوده،امید کشتی نو. *** چه دریاهایی چه کرانه‌هایی چه جزیره‌هایی از خاراسنگ به سوی دیرک‌هایم و باسترک ندا درمی‌دهد از میان مه دخترم."