Abstract:
طنز، انتقاد غیرمستقیم از پلیدیها و کجرویهای جامعه با بیانی خندهآور است و هدف
آن اصلاح کاستیها و پلشتیها. ابوالقاسم حالت در وادی طنز شاعری است موفق و
پرآوازه، با نگاهی منتقدانه و زبانی ساده. وی هم چون طبیبی حاذق زخمها را میشکافد
و ریمها را بیرون میریزد تا بیمار را بهبود بخشد. این مقاله به تحلیل درون
مایههای طنز حالت در چهار محور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پرداخته است. در
محور اجتماعی، تحلیل مسائل اداری، شهری، قضایی، بهداشتی و درمانی و مفاسد اجتماعی
را مدنظر قرار داده و در محور سیاسی، حوادث و احزاب سیاسی، استبداد داخلی و دخالت
بیگانگان را. در محور اقتصادی، بحران نفت، کمبود کالا، کشاورزی ناکار آمد، وضعیت
مالی مردم، مالیات ناعادلانه و اختلاس مورد کنکاش قرار گرفته و در محور فرهنگی،
مسائل مربوط به آموزش و فرهنگ وارداتی.
Machine summary:
"گر غرض کافـه و کابــاره و رقاصــة لخـت\ور نظر برمی و میناست در اینجا هم هســت گر کوکائین هوســت بود در اینجا کم نیست\هروئین گر که دلت خواست در اینجا هم هست (همان 1370: 52) از نتایح عملی استحالة فرهنگی و غربزدگی، تغییر مد لباس و آراستگی ظاهر بوده: امروز دگر گشـته به روغن متروغن\آن موی که روزی بـه حنا بود محنا هر لعلتری گشته به ماتیک ممتک\هر ناخن خشکی شـده با لاک ملکا (همان 1372 ب: 20) شاعر چنین مدورزیی را از عقل و استقلال دور و به جهل و تقلید کورکورانه منسوب میدارد: هر چیز که مد شد چه مضر و چه مفید\ما راست به پیروی از آن میل شدید اول حـمقا نهنـد یک رســـم جدید\و آنگـه عقلا کننــد از آن تقلیـــد (همان 1372 ب: 426) نتیجهگیری ابوالقاسم حالت، با فراست در مییابد که در عصر حاکمیت استبداد، طنز یکی از برندهترین ابزار مبارزه است و از این رو، با این وسیله در مقابل پلیدیها و کجرویها، عیبها و کاستیهای جامعه میایستد و با بیانی خندهآور، حجاب از چهرة مفاسد اجتماعی، مشکلات اداری، شهری، قضایی و بهداشتی و درمانی کنار میزند و قدرتهای پنهان سازندة حوادث و احزاب سیاسی را به استهزا میگیرد و مردم را به مبارزه با دخالت بیگانگان و استبداد داخلی فرا میخواند."