Abstract:
فرهنگستان های زبان، محصول رشد و تکامل اندیشه های ملی گرایانه و شکل گیری دولت نوین در اروپا، طی سده های هیجدهم و نوزدهم میلادی و پیدایش و حاکم شدن مقوله «زبان ملی» است. اما در ایران، فرهنگستان زبان فارسی به عنوان فرهنگستان زبان ملی ایران، بیش از آن که حاصل انتخاب و معرفی زبان فارسی به عنوان زبان ملی باشد، در اثر رواج سره نویسی افراطی عهد رضاشاه، پدید آمد که همواره یکی از نمودهای جدی ملی گرایی باستان گرا در حوزه زبان و ادب بوده است. البته پیشینه سره نویسی، به عهد مغولان هند و صفویان و خلق کتاب های مجعولی چون دساتیر به قلم زرتشتیان هند، و همچنین، سابقه تشکیل مجلسی برای لغت سازی و جلوگیری از بی نظمی در املای کلمات، به عصر ناصرالدین شاه قاجار بازمی گردد. اما در اواخر دوران قاجار و عهد مشروطه، این رویه به یکی از دغدغه های جدی بخش عمده ای از منورالفکرهای باستان گرا تبدیل شد و میراث آن، به عهد پهلوی اول رسید. در دوران سلطنت رضاشاه و در فضای فرهنگی آن دوره - که ملی گرایی بر تمامی اصلاحات و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی تسلط داشت - توجه به سره نویسی و پرهیز از کاربرد واژه های بیگانه خصوصا کلمات عربی و ترکی، به شکل جدی تر و رسمی تری مورد توجه قرار گرفت و نابسامانی هایی که در این کار پدید آمد، باعث شد تا زمینه تشکیل یک مجمع علمی و در نهایت، فرهنگستان زبان فارسی، برای گزینش و ابداع واژگان فارسی به شکل صحیح، فراهم شود. در مقاله حاضر، روند این تحولات بر اساس منابع عهد پهلوی اول، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
Machine summary:
"»(صفائی،بنیادهای ملی در شهریاری رضا شاه کبیر،2535،ص 58) ملک الشعرای بهار،از ادیبان و رجال سیاسی-فرهنگی مشهور آن عصر نیز،به همینموضوع اشاره داشته و آن را اقدامی در دنبالۀ مبارزۀ رضا خان سردار سپه با بیگانگان وبیرون راندن اروپائیان از شهربانی معرفی کرده و نوشته است: «و بالأخره[سردار سپه]به این کار یعنی اخراج بیگانگان اکتفا نکرد،بلکه بعدها بهاخراج لغات بیگانه از فرنگی و ترکی و عربی نیز شدیدا اقدام کرده،کمیسیونی در وزارتجنگ از بعضی افراد متعصب تشکیل داد که به لغت فارسیسازی اقدام کنند و همینرفتار،موجب گردید که دولت مرحوم فروغی،به ایجاد فرهنگستان مبادرت ورزد،کهلااقل حالا که کاری است و باید صورتپذیر گردد و لابد منه است،پس از طریق معقولترو مناسبتری عمل شود.
(صفائی،رضا شاه کبیر در آینۀ خاطرات،2535،ص 23؛صفائی،بنیادهای ملی در شهریاری رضا شاهکبیر،2535،ص 66) گفتنی است که رجال سیاسی-فرهنگی آن دوره،همگی محمد علی فروغی راپایهگذار این کار یعنی تأسیس فرهنگستان دانستهاند و معتقدند که به دلیل فقدان اسلوبمشخص در میان افراد مختلف و سوءاستفادهها و افراطهائی که در کار واژهسازی وواژهگزینی صورت میگرفت،فروغی با تأسیس این نهاد،در حقیقت خدمت بزرگی بهفرهنگ و زبان فارسی انجام داد1؛چنانکه علی اصغر حکمت،در ضمن خاطرهای دراینباره گفته است: «بعضی از مجامع،سعی میکردند لغات خارجی مخصوصا کلمات عربی را از السنهو مکاتبات رسمی برداشته و به جای آنها،لغات و واژههای غیرمأنوس باستانی بگذارندیا واژۀ تازهای،بیاصل وضع کنند."