Abstract:
یکی از اهداف اصلی اطلاعات حسابداری، کمک به تصمیم گیری است. ادبیات حسابداری همواره بیانگر این بوده است که داده های حسابداری باید فرآیند تصمیم گیری را تسهیل نمایند. در این بین مدلهای ارزشیابی بسیاری برای تسهیل تصمیم گیری استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری تدوین و ارایه شدهاست که مدلهای ارزشیابی مبتنی بر دارایی، مدلهای جریان نقد تنزیل شده و مدل سود باقیمانده تنزیل شده از آن جملهاند. دو نمونه از مدلهای پرکاربرد در این رابطه، مدل قیمت و مدل بازده است. این دو مدل سعی بر دریافت رابطه میان سود حسابداری با قیمت و بازده سهام را دارند. در این مقاله سعی شده به اختصار به بیان ویژگیها و مشکلات این مدلها پرداخته شود.
Machine summary:
"این مدل بیشتر برای ارزشیابی تعهدات مالی که بر اساس ارزش بازار ثبت می شوند، قابل کاربرد است و برای ارزشیابی خالص داراییهای عملیاتی نمی توان آن را به کار برد، زیرا برخی از داراییها به بهای تمام شده تاریخی مستهلک شده، ثبت می شوند (وارداواکی و میلوناکیس، 2007).
مدلهای ارزشیابی تنزیل شده وارداواکی و میلوناکیس (2007) می گویند، این مدلها ارزش شرکت را به وسیله ارزش فعلی معیارهای حسابداری مورد انتظار بر اساس اطلاعات جاری در دسترس تعیین می کنند.
مدل سود باقیمانده بیان می کند که ارزش حق مالکانه را می توان به دو جزء تقسیم کرد: متغیر حسابداری میزان سرمایهگذاری انجام گرفته و ارزش فعلی سودهای باقیمانده که به صورت ارزش فعلی جریانات نقدی آتی که در ارزش دفتری جاری منعکس شده است، تعریف می شود.
به همین دلیل، ارزش پایانی در شرایط باثبات، که غالبا در ارزشیابی حق مالکانه دارای اهمیت قابل توجهی است، به منظور از بین بردن خطای ناشی از افق زمانی محدود، محاسبه می شود و چنین محاسباتی برای تمامی روشهای حسابداری مبتنی بر نظریه مازاد ضروری است.
به خاطر تفاوت در مفروضات به کار رفته در هر سه مدل، مدل سود باقیمانده از سایر مدلها بهتر است و این مدلها نسبت به مدلهای جریان نقدی آزاد و سود نقدی تنزیل شده به نتایج دقیق تری منجر می شود (وارداواکی و میلوناکیس، 2007).
از طرف دیگر، زمانیکه ضریب تعیین (R2) برای مدل بازده گزارش می شود، باعث می شود که به نظر برسد اطلاعات حسابداری در ارزشگذاری سهام دارای بار اطلاعاتی کمی است (اوتا، 2001)."