Abstract:
امکان دیدار امام عصر (عج) در غیبت کبری (به معنای امکان وقوعی نه عقلی) از مسائل موثر بر فضای فکری و اعتقادی جامعه تشیع است و با توجه به اینکه غیبت آن حضرت، خفای عنوانی است نه خفای شخصی، هر چند اصل اولی بر عدم ملاقات با آن حضرت است که فلسفه غیبت او به شمار میرود، اما تشرفاتی که متواتر از صلحا و علما نقل شده بر این دلالت دارند که استثنائا ملاقات با حضرت امکان پذیر است و دیدگاهی که امکان ملاقات را در غیبت کبری نفی می کند به توقیع صادر شده توسط علی بن محمد سمری استناد میکند که در آن مدعی مشاهده، دروغگو و افترا زننده معرفی شده است؛ اما صرف نظر از سند این توقیع باید گفت« همان گونه که علامه مجلسی و دیگران برداشت کرده اند، هدف از صدور توقیع در فضای فکری شیعه در پایان دهه غیبت صغری که در آن از طریق سلسله وکلا و نائبان خاص با حضرت ارتباط داشتند، امام عصر (عج) برای جلوگیری از سوءاستفاده مدعیان دروغین، ادعای مشاهده ای را که توام با ادعای نیابت و سفارت باشد نفی کرده و ناظر به مشاهده عاری از آن که به اذن خود ایشان رخصت تشرف باشد نفیا و اثباتا نیست؛ و بر فرض اینکه توقیع بر نفی مطلق رویت دلالت داشته باشد، خبر واحد است و با اخبار متواتر تشرفات نمی تواند معارضه کند. پس ملاقات فی الجمله در غیبت کبری امکان پذیر است.
Machine summary:
"امکان دیدار امام عصر علیرضا علینوری1 چکیده {IBامکان دیدار امام عصر(عج)در غیبت کبری(به معنای امکان وقوعی نه عقلی)از مسائل موثر بر فضای فکری و اعتقادی جامعه تشیع است و با توجه به اینکه غیبت آن حضرت،خفای عنوانی است نه خفای شخصی،هر چند اصل اولی بر عدم ملاقات با آن حضرت است که فلفی غیبت او به شمار میرود،اما تشرفاتی که متواتر از صلحا و علما نقل شده بر این دلالتدارند که استثنائا ملاقات با حضرت امکانپذیر است و دیدگاهی که امکان ملاقات را در غیبت کبری نفی میکند به توقیع صادر شده توسط علی بن محمد سمری استناد میکند که در آن مدعی مشاهده،دروغگو و افترا زننده معرفی شده است؛اما صرفنظر از سند این توقیع باید گفت«همانگونه که علامه مجلسی و دیگران برداشت کردهاند،هدف از صدور توقیع در فضای فکری شیعه در پایان دهه غیبت صغری که در آن از طریق سلسله وکلا و نائبان خاص با حضرت ارتباط داشتند،امام عصر(عج)برای جلوگیری از سوءاستفادهی مدعیان دروغین،ادعای مشاهدهای را که توام با ادعای نیابت و سفارت باشد نفی کرده و ناظر به مشاهدهی عاری از آن که به اذن خود ایشان رخصت تشرف باشد نفیا و اثباتا نیست؛و بر فرض اینکه توقیع بر نفی مطلق رویت دلالت داشته باشد،خبر واحد است و با اخبار متواتر تشرفات نمیتواند معارضه کند."