Abstract:
در تاریخ آموزش زبانها، روش سمعی بصری و رویکرد ارتباطی در دیدگاههای خود نسبت به فرایند آموزش و یادگیری، چالشهای پردامنهای را برانگیختهاند. به ویژه آن که رویکرد ارتباطی در تقابل با روشهای آموزشی پیشین - روش دستور زبان ترجمه و روش سمعی بصری - تعریف میشود. گسست و جدایی از این شیوهها به نام ارتباط و کنش اجتماعی صورت میپذیرد، مفهومی که امروزه به عنوان هدف غایی یادگیری زبان، مورد پذیرش همگان است. تقابل دیدگاهها زاییدة پرسشهای چندی است، از جمله این که آیا یادگیری اشکال و قواعد زبان خارجی و تقدم صورت بر معنا، هدف اصلی است یا ایجاد ارتباط. از دیگر سو تا چه اندازه دریافت رویکرد ارتباطی از نقش معلم، متعلم و ابزار آموزشی، با مفهوم آموزش و یادگیری در روش سمعی بصری قرابت دارد؟ مرکزیت متعلم، در برابر مرکزیت معلم و متد در بطن چالشهای رویکرد ارتباطی جای دارد. بنابراین گسست و نیز پیوند دیدگاههای آموزشی ارتباطی و سمعی بصری در جنبههای متفاوتی پدیدار میشوند که در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار میگیرند.
Machine summary:
"البته ریشههای پیدایش رویکرد ارتباطی بیشمارند:تردید نسبت به کارامدی رویکرد موقعیتی در پایان سالهای 60 و آغاز سالهای 70،ظهور زبانشناسی چامسکی در ایالات متحدهء امریکا و انتقادات او برنوع رویکرد زبان شناختی بهعنوان شالودهء متد سمعی- شفاهی امریکایی و رویکرد موقعیتی انگلیسی در آموزش زبانها(البته تأثیر زبانشناسی چامسکی برپیدایش رویکرد ارتباطی غیرمستقیم بوده است)،واکنش زبانشناس اجتماعی هایمز Hymes و انتقادات او به چامسکی،مبنی برنادیده گرفتن جنبههای اجتماعی زبان، (1)- SGAV(structuro-global-audio-visuelle) (2)- structuro-globale تأملات برخی متفکران زبان،از جمله اوستن و سیرل Austin Searle دربارهء«زبان عادی» همچون ابزار ارتباطی،نظرات برخی دیگر دربارهء جنبههای معنایی گفتار که به تدریج اصطلاحاتی مانند«منظور ارتباط»و«کارکرد گفتاری»را پدید میآورد.
در نوشتار حاضر،جنبههایی از نگرش دو دیدگاه سگو و رویکرد ارتباطی به مسئلهء آموزش زبان با ارائهء شواهدی از چهار کتاب آموزشی La(LFD)ṣDe Vive Voix(DVV) Le Nouveau Sans-Frontie?res(NSF)ṣFrance en Direct و Tempo مورد بررسی قرار میگیرند.
از اینروست که زبان مورد استفاده در این موقعیتها،کاملا متفاوت از گفتوگوهای آغازین(غالبا نظامدار و هنجارمند)است،بهویژه اینکه شرایط تولید و دریافت پیشانگاشتهای آشنای خوانندگان و شنوندگان معمول رسانهها،با شرایط موجود در کتابچههای آموزشی تفاوت آشکاری دارند:در واقع اینگونه ابزار آموزشی،شرایطی تقریبا کلی یا به بیانی جهانشمول ترسیم میکنند تا زبانآموز بتواند مفهوم رخدادها و نشانگان زبان خارجی را درک کند.
ظهور رویکرد ارتباطی آغاز دورهء نوینی در تتبعات روششناختی را نوید میدهد، همانطور که کریستیان پورن،متخصص آموزش زبان در مقالهء خود«چشمانداز موضوع و چشمانداز فاعل در آموزش زبان-فرهنگها»بر آن تأکید میند:«در حال حاضر در آموزش فرانسه زبان خارجی (FLE) یک نمونه یاددهی/یادگیری وجود دارد که اساس تمام گفتمان نوگرای ارتباطگرایان است که آن را اساسا بر طبق شیوهء تقابل موضوع/فاعل تحلیل میکنند و سنگ بنای اصل آموزشی را بر«مرکزیت متعلم»در برابر«مرکزیت معلم»و«مرکزیت متد»قرار میدهند(پورن،1988،صص 9-10)."