Abstract:
با وجود سنت غالب کاربرد راوی سوم شخص (دانای کل) در حکایتهای فارسی، سعدی در حدود یک چهارم از حکایتهای کتاب گلستان (48 حکایت) از راوی اول شخص بهره گرفته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چگونگی کاربرد شیوه روایت اول شخص در گلستان سعدی، به بررسی این حکایتها پرداخته است. این بررسی در سه بخش انجام گرفته است: نخست، حضور راوی اول شخص در جایگاه قهرمان، قهرمانیار، شخصیت فرعی یا شاهد در تمام حکایتها شناسایی و در قالب آمار دقیق ارائه شده و سپس به بررسی حکایتهای خودزندگینامهای سعدی در گلستان و سرانجام به تحلیل کارکردهای شیوه روایت اول شخص در این حکایتها پرداخته شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد، سعدی در بابهای «در ضعف و پیری» و «در تاثیر تربیت» بیش از تمام بابهای دیگر از روایت اول شخص استفاده کرده که میتواند نشان دهنده اهمیت این موضوع برای او و کثرت تجربههای وی در این موضوعات باشد. کمترین کاربرد نیز مربوط به باب «در سیرت پادشاهان» است که عدم دلبستگی سعدی به جایگاههای قدرت را نشان میدهد. شخص در کتاب گلستان، راوی اول شخص در سطوح و مراتب گوناگونی از قهرمان تا شاهد، حضور دارد.
Sa''di used first person narrator in almost one quarter (48 tales) of Golestan tales، though the current tradition of narrative in his period was based on third person narrator (omniscient). The main question in this study is that how first person narrative is used in Golestan. This study shows that، in Golestan، first person narrator is represented by various figures such as protagonist or witness. Most of these tales are autobiographical. This study also shows that there are not special functions of first person narrative in this literary work and there is no difference between structure and functions of third and first person narratives.
Machine summary:
(باب دوم) 37 مهمان پیری شدم در دیاربکر که مال فراوان (باب ششم) 14 پیش یکی از مشایخ گله کردم که فلان به فساد من (باب دوم) 38 روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم (باب ششم) 15 یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم (باب دوم) 39 جوانی چست لطیف خندان شیرین زبان در (باب ششم) 16 وقتی در سفر حجاز، طایفهای جوانان صاحبدل (باب دوم) 40 وقتی به جهل جوانی بانگ بر مادر زدم (باب ششم) 17 از صحبت یاران دمشقم ملالتی پدید آمده بود (باب دوم) 41 معلم کتابی دیدم در مغرب، ترشروی (باب هفتم) 18 بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان صفا (باب دوم) 42 پارسا زادهای را نعمت بیکران از ترکه عمان (باب هفتم) 19 اعرابیی را دیدم در حلقهی جواهریان بصره (باب سوم) 43 در تصانیف حکما آوردهاند که کژدم را ولادت (باب هفتم) 20 بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت (باب سوم) 44 فقیره درویشی حامله بود.