Abstract:
در این نوشتار ضمن تعریف و تبیین بحث اسراف و هزینه¬فرصت به بررسی و تبیین رابطه و موضوع¬شناسی بحث اسراف با هزینه¬فرصت پرداخته و در صدد پاسخ به این مساله برمی¬آید که در موارد تزاحم هزینه¬فرصت و اسراف، مواردی که هزینه فرصت اجتناب از اسراف بیشتر از هزینه اسراف باشد، انتخاب بهینه کدام است؟ و تکلیف شرعی مدیر مسلمان چیست؟ جواب این مساله را با تبیین مساله اسراف این-گونه می¬توان بیان داشت که اساسا نه¬تنها بین این دو تزاحم نبوده بلکه ازآنجا که هزینه¬فرصت امری عقلایی است ابزاری جهت موضوع¬شناسی و مصداق¬شناسی اسراف می¬باشد و می¬تواند به عنوان ملاکی برای شناخت مصادیق اسراف محسوب گردد و از این جهت می¬توان حد بهینه¬ای برای ریخت و پاش در ادارات قائل بود که فراتر از آن اسراف محسوب می¬شود.
After defining the concepts of Israf and the opportunity cost، this paper tries to shed light on the relation of these two concepts and to answer these questions: when the opportunity cost of Israf prevention is more than the Israf itself? what would be the optimal choice? What should a Muslim manager do? The answer to these questions can be: there is no trade-off between Israf and the opportunity cost. It means: because the idea of opportunity cost is a rational matter، it can be used as a tool to understand what Israf is and what it is not. So، it is possible to consider a threshold level for Israf above which it is forbidden for sure.
Machine summary:
میتوان مسأله فوق را تفصیل داد در زمانی که به دلیل تغییرات تکنولوژیکی هزینه تمام شده به قدری پایین آمده است که دیگر تولید به صرفه نیست و قیمت فروش هزینههای تولیدی را پوشش نمیدهد و ادامه به همین منوال بر خلاف سیره عقلا و باعث تضییع مال و ثروت و حتی نیروی کار و سرمایه و سایر عوامل تولید میباشد که در فرآیند تولید مورد استفاده واقع شده که اگر اقدام به تعویض کالاهای سرمایهای با تکنولوژی جدید نشود میباید که شاهد تعطیلی واحد تولیدی و زیانده شدن واحد تولیدی باشیم؛ باید توجه داشت که این تکنولوژی جدید میتواند ناشی از افزایش مقدار خروجی باشد و به عبارتی کاهش ضایعات با همان سطح ورودی و یا ناشی از کاهش ورودی (عوامل تولید) اعم از نیروی کار و سرمایه و...
حال با توضیحات فوق میتوانیم منحنی احیا را به صورت زیر تعریف نماییم: Ȓ=F(L,R) (2) طبق فروض از آنجا که هر واحد نیروی کار توانایی احیای یک واحد ریخت و پاش را دارد به همین دلیل داریم: Ȓ = L+R MRTRL,R=(ϭF(L,R)/ ϭL)/(ϭF(L,R)/ ϭR) حال برای حداکثر نمودن میزان احیا که معادل حداکثر نمودن منحنی احیا میباشد داریم: Max: Ȓ =F(L,R)=L+R ST:Ȋ=WL+PQ Q=R L ≥0 R ≥0 که این معادل مسأله حداقل کردن هزینههای ریخت و پاش و استخدام نیروی کار بنگاه میباشد، داریم: Min: Ȋ=WL+PR ST: Ȓ =L+R L ≥0 R ≥0 از راه حل لاگرانژ داریم: WL+PR-λ(L+R- Ȓ) -μ1L - μ2R =ȴ با حل از راهحل کانتاکر و بررسی شروط آن و تفصیل در جواب آن25 داریم: 1- L=0 , R=0اگر و فقط اگرȒ=0 و این یعنی ما ریخت و پاش و استخدام نیروی کار برای مقابله با آن نداریم و این تنها در حالتی رخ میدهد که ما اصلا با مسأله ریخت و پاش مواجه نباشیم.