Abstract:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی، و هیجانات منفی در پیشبینی اختلال وابستگی به مواد است. روش: طرح تحقیق از یک نگاه از نوع همبستگی و با توجه به هدف دیگر علی-مقایسه ای است. آزمودنی های پژوهش 70 نفر از افراد مبتلا به اختلال وابستگی به مواد و 70 نفر از افراد عادی (جمعا 140 نفر) بودند. افراد وابسته به مواد از میان مردان مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی انتخاب شدند و نمونه عادی نیز از جمعیت عمومی انتخاب شد. روش نمونه گیری در هر دو روش به صورت در دسترس بود. افراد دو گروه به کمک پرسشنامه فراشناخت، سیاهه سرکوب خرس سفید و پرسشنامههای اضطراب و افسردگی بک ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده گردید. یافتهها: باورهای فراشناختی منفی در مورد نگرانی، افسردگی و سرکوب فکر بیشترین توان پیش بینی معنی دار اختلال وابستگی به مواد را داشتند. نتیجهگیری: میتوان به کمک عوامل فراشناختی، سرکوب فکر و هیجانات منفی (خصوصا افسردگی)، اختلال وابستگی به مواد را پیش بینی نمود. بر پایه این الگو می توان یک رویکرد پیشگیرانه از وابستگی به مواد و یک رویکرد روان درمانی بر پایه درمانهای شناختی و فراشناختی تدارک دید و یافته های این پژوهش را در محیط های بالینی و مشاوره ای برای کمک به افراد وابسته به مواد به کار گرفت.
Introduction: This study investigated the role of thought suppression، metacognitive
factors، and negative emotions in predicting of substance dependency
disorder. Method: Subjects were 70 patients with substance dependence disorder
and 70 normal individuals (total 140). Substance dependants were selected of
outpatient treatment centers and the normal sample was selected of the general
population too. Sampling methods in both samples were convenience sampling. All
people were assessed by MCQ-30، White Bear Suppression Inventory، and Beck’s
Anxiety and Depression Questionnaires. For data analysis، discriminant analysis
were used. Results: Negative meta-cognitive beliefs about worry، depression، and
thought suppression were the most significant predictors of substance dependence
disorder. Conclusion: Through meta-cognitive beliefs، thought suppression and
negative emotion (especially depression)، substance dependency disorder can be
predicted. Based on this model can be used to take a substance dependency disorder
prevention approach and psychotherapy approach (based on cognitive and metacognitive
therapies). In addition، the findings of this research can be applied in clinical and counseling environments to help substance dependant clients.
Machine summary:
"این پرسشنامه ابعاد فراشناختی را در پنج خرده مقیاس جداگانه بررسی می کند که عبارتند از: باورهای مثبت در مورد نگرانی 5 ، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری و خطر افکار 6 ، اطمینان شناختی پایین 7 ، نیاز به کنترل افکار 8 ، Meta Cognition Questionnaire (MCQ.
جدول 5: ضرایب استاندارد، غیر استاندارد و ضرایب ساختاری تابع تشخیص به روش همزمان (برای 8 متغیر پیش بین) و روش گام به گام (برای 3 متغیر) به روش همزمان برای 8 متغیر پیش بین به روش گام به گام برای 3 متغیر پیش بین متغیرهای پیش بین استاندارد غیر استاندارد استاندارد غیر استاندارد باورهای مثبت در نگرانی 147/0- 03/0- ……… ……… باورهای منفی درکنترل ناپذیری 466/0 120/0 546/0 148/0 اطمینان شناختی پایین 07/0- 02/0- ……… ……… نیاز به کنترل افکار 25/0 07/0 ……… ……… خودآگاهی شناختی 22/0 07/0 ……… ……… تمایل به سرکوب فکر 32/0 10/0 455/0 139/0 اضطراب 06/0- 007/0- ……… ……… افسردگی 51/0 06/0 512/0 63/0 (مقدار ثابت) ……… 31/6- ……… 71/5- همانگونه که در جدول فوق مشاهده می شود ضرایب استاندارد در تابع تشخیص به روش گام به گام، نشان می دهد که از بین 8 متغیر، 3 متغیر شامل باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری و خطر افکار، افسردگی و تمایل مزمن به سرکوب فکر که به ترتیب دارای ضرایب استاندارد 546/0، 512/0 و 455/0 هستند، بیش از بقیه، در پیش بینی اختلال وابستگی به مواد و در توانایی تشخیص بین طبقات سهم داشتند.
پس طبق یافتههای این پژوهش و پژوهشهای پیشین، لازم است که در زمینهسببشناسی و درمان اختلال سوءمصرف مواد، به عوامل فراشناختی، عامل سرکوب فکر و هیجانات منفی شامل اضطراب و افسردگی، بیش از پیش بها داده شود، و از آنجا که از بین عوامل فراشناختی عامل باورهای منفی در مورد کنترلناپذیری و خطر افکار و از بین self هیجانات منفی، افسردگی بیش از بقیه عوامل در پیشبینی اختلال سوءمصرف مواد سهم دارند و میتوانند این اختلال را پیشبینی کنند، لازم است که توجه بیشتری به این عوامل مبذول گردد."