Abstract:
آینده پژوهی، مانند دیگر مباحث، یک سلسله کلیاتی دارد؛ تعریف، هدف، پیشینیه تاریخی، شخصیت های معروف رشته، تحولاتی که پیدا کرده است و وضع فعلی آن در جهان، ازجمله این کلیات است. در پرداختن به موضوع آینده پژوهی، برخی پرسش ها به ذهن متبادر می شود؛ مانند این که فایده آن چیست؟ چه نیازی آنان را وادار می سازد تا کسانی در این زمینه مطالعه و فکر کنند و کتاب بنویسند؟ این موضوع چه اهمیتی دارد؟ و.... اصولا کار اختیاری انسان، تنظیم رفتارها و کنش ها برای رسیدن به چیزی است که در آینده تحقق می یابد. انسان هیچ وقت برای کار موجود و چیزی که اکنون موجود است، تلاش نمی کند. همه تلاش ها برای این است که چه کنیم تا به نتیجه برسیم. بدیهی است آن نتیجه برای آینده است. وقتی در پی تحقق نتیجه ایم، باید بدانیم شرایط تحققش چیست؛ زمان تحقق چه شرایطی باید موجود باشد؛ چه مقداری از آن موجود هست و به چه میزان می توان آن را ایجاد کرد.
Machine summary:
"اگر ذات مقدس حقتعالی و کسانی که خدا آن علم را به آنها داده باشد، دقیقا وقایع آینده را به انسان گفته بودند، میتوانستیم آن را مبنای برنامهریزی و تنظیم رفتارقرار دهیم، اما این کار انجام نشده است و لااقل ما در عالم، کتابی را سراغ نداریم که در آن حوادث دقیقا از این لحظه به بعد تا روز قیامت پیشبینی شده باشد.
آثار پیشبینی در رفتار انسان نکته دیگر اینکه، اگر واقعا پیشبینی یقینی و صحیحی نسبت به آینده هست مانند ظهور حضرت بقیهالله الاعظم اروحنافداه، آیا این اعتقاد همیشه آثار صحیحی در مردم دارد یا ممکن است سوءاستفادههایی هم بشود؟ آیا این اعتقاد باعث ایجاد حرکت در جامعه میشود یا چهبسا موجب رکود است؟ این مسئله مهمی است که باید با بحثهای تحلیلی و عقلی آن را بررسی کنیم.
صرفنظر از روشهای علمی تجربی، آیا اعتقاد به اینکه فلان چیز واقع شود، این موجب رکود نمیشود؟ انسان وقتی نمیداند چه خواهد شد، برای آنچه دلش میخواهد، تلاش میکند؛ اما اگر بداند که قرار است چه رخ بدهد، میگوید چه من تلاش بکنم چه نکنم، این کار واقع خواهد شد؛ پس برای چه تلاش کنم؟ اتفاقا همین سوءاستفاده از بسیاری از پیشبینیهای قرآن و روایات شده است؛ مانند پیشبینیهایی که درباره ظهور امام زمان علیهالسلام شده است و اینکه قبل از ظهور آن حضرت هر کس بهنام امام معصوم قیام کند، شکست خواهد خورد؛ روایات با این مضامین، زیاد است."