Abstract:
انسانها تا هنگامی که مواجهه عملی و اندیشهای با غیر پیدا نکنند، توان شناخت و خودآگاهی بدست نمی آورند، به ویژه آنکه جماعت انسانی دارای سابقه تاریخی، فلسفی، سیاسی باستانی و امپراطوری باشند که درجات درجا زدن و ماندن در خود با تصورات نارسیستی در آنها تشدید میشود. این مقاله قصد دارد به بررسی نخستین برخورد ایرانیان در اواخر دوره قاجار با فرهنگ و تمدن غرب بپردازد. نگهبان زبان و فرهنگ ایرانی از راس هرم حاکمیت یعنی ناصرالدین شاه انتخاب شده است و قصد بر آن است با تکیه بر نوشتهها و اسناد به جای مانده از سفر تاریخی پنج ماهه او به روسیه، آلمان، انگلیس، فرانسه، اتریش، سوئیس، ایتالیا و عثمانی تصویری زبانی ترسیم گردد تا در پرتو آن نشان داده شود که چگونه تکنولوژیهای قدرت سیاسی و دیپلماتیک ایران در پایان عهد قاجار رویهای زوالی پیدا کرده است. روش نوشتار حاضر به دلیل همدلی سنت و فرهنگ سیاست عهد قاجار با بسترهای ضد مدرنیته و روشنگری و به ویژه تاکید نهایی بر تکنولوژی، پدیدارشناسی شده است. با استفاده از شیوههایی که این روش برای تحلیل گزارش ها و اسناد سیاسی، دیپلماتیک و تاریخی در اختیار محققان قرار میدهد به دنبال تبیین این نکته باید بود که چگونه زبان رام نشده، بی ادبانه، متافیزیکی، تقدیگرا، استبدادی، پدرسالارانه و قبیلهای ناصرالدین شاه ترسیم کننده وجهی از سیاست در حال زوال و فروپاشی قاجارهاست که متاسفانه در این دوران انحطاط آمیز، زمینه تجزیه و زوال ایران را فراهم میآورد. این نوشتار بررسی پدیدارشناسانه نخستین برخورد هرم حاکمیت ایران با کشورهای قدرتمند را ترسیم میکند و زوال تکنولوژی های قدرت در سیاست نظری و عملی قاجارها را نشان میدهد.
Techniques intermediate between idea and action، special in the world politic technique organize public affair and without technology of power، no different between politics and Illusions. Diplomacy one of technique that could manage foreign affair. end of the Qajar era was decline technology power special in the tradition governmentality. For affirmation this thesis we analysis first visit to Europe naseradinshah according to method phenomenology. Key indicators of Itinerary naseradinshah are following:
1-tyrany and power Pastor
2- Patriarchy
3- Handy technology (act Routine)
4- Not respect the customary diplomatic
5-metaphisic destiny
Machine summary:
زوال تکنيک هاي قدرت ديپلماتيک در پايان عهد قاجار 1 (پديدارشناسي سفر اول ناصرالدين شاه به فرنگ ) ــــــــــــــــــــــــــــــــــ روح اله اسلامي ٢ 3 فاطمه ذوالفقاريان چکيده انسان ها تا هنگامي که مواجهه عملي و انديشـه اي بـا غيـر پيـدا نکننـد، تـوان شـناخت و خودآگاهي بدست نمي آورند،به ويژه آنکه جماعت انساني داراي سـابقه تـاريخي ، فلسـفي ، سياسي باستاني و امپراطوري باشند که درجات ماندن در خود با تصورات نارسيستي در آنهـا تشديد مي شود.
نگهبـان زبـان و فرهنـگ ايرانـي از رأس هـرم حاکميت يعني ناصرالدين شاه انتخاب شده است و قصد بر آن است با تکيه بـر نوشـته هـا و اسناد به جاي مانده از سفر تاريخي پنج ماهه او به روسيه ، آلمان ، انگليس ، فرانسـه ، اتـريش ، سوئيس ، ايتاليا و عثماني تصويري زباني ترسيم گردد تا در پرتو آن نشان داده شود که چگونه تکنولوژي هاي قدرت سياسي و ديپلماتيک ايران در پايان عهد قاجار رويه اي زوالي پيدا کرده است .
با استفاده از شيوه هايي که اين روش براي تحليل گزارش هـا و اسـناد سياسـي ، ديپلماتيـک و تاريخي در اختيار محققان قرار مي دهد به دنبال تبيين اين نکته بايد بود که چگونه زبـان رام نشده ، بي ادبانه ، متافيزيکي ، تقديرگرا، استبدادي ، پدرسـالارانه و قبيلـه اي ناصـرالدين شـاه ترسيم کننده وجهي از سياست در حال زوال و فروپاشي قاجارهاست کـه متأسـفانه درايـن دوران انحطاط آميز، زمينه تجزيـه و زوال ايـران را فـراهم مـي آورد.
شاه بـا امپراطـور همراه مي شود ، به مراسم جشن و شادي و سوارکاري مي رود و از سيستم بانکي ، ضـرب سکه و ضرابخانه هاي روسيه ديدن مي کند و تنها اين جمله را مي گويد کـه ضـرابخانه را ديديم ، اگر از ما هم راه بيفتداز اينجا بهتر مـي شـود.