Abstract:
تجارت و به ویژه صادرات از مباحث مهم و قابل توجه محافل اقتصادی خصوصا در نیمه دوم قرن بیستم میلادی میباشد و تاکنون نظرات موافق و مخالف فراوانی در زمینه رشد و گسترش صادرات در فرایند توسعه کشورها ارایه شدهاست. هدف پژوهش حاضر،تعیین جایگاه صادرات در اقتصاد ایران و پاسخگویی به این سؤالات است که آیا رابطه علت و معلولی بین صادرات و رشد اقتصادی ایران در طول سالهای 1338 تا 1372 موجود است یا خیر؟و اگر چنین رابطهای وجود دارد آیا صادرات منجر به رشد بخشهای اقتصادی کشور گردیده است؟و هر بخش به چه میزان تحت تأثیر رشد صادرات بودهاست؟ تکنیک مورد استفاده جهت تبیین روابط فوق آزمون علیت گرانجر1و استفاده از مدل رشد گرشانفدر2میباشد.نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهد که یک رابطه یکطرفه از جانب رشد صادرات به طرف رشد اقتصادی( GDP )وجود دارد و در میان سایر عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی،ضریب مربوط به صادرات،بزرگترین ضریب میباشد.همچنین در برسی وضعیت سه بخش کشاورزی،صنعت و خدمات نیز به نتایج زیر دست یافتهایم: در مورد بخش کشاورزی،رشد صادرات و صادرات غیرنفتی اثری معنیدار بر رشد این بخش نداشته و فقط رشد صادرات خود این بخش منجر به رشد بخش کشاورزی گردیده است.در مقابل،دو بخش دیگر یعنی صنعت و خدمات تحت تأثیر رشد کل صادرات،صادرات غیرنفتی و رشد صادرات بخشی بودهاند و هرسه عامل یادشده اثر مثبت و معنیداری بر رشد این بخشها داشتهاند.در این رابطه،بخش خدمات بیشتر از دو بخش دیگر،از اثرات جانبی حاصل از صادرات منتفع شده است. با توجه به نتایج حاصله و سهم قابل توجه رشد صادرات در رشد اقتصاد کشور،لزوم حرکت به سمت سیاستهای توسعه اقتصادی برونگرا تأیید میشود.از آنجاییکه ایران از لحاظ منابع انرژی و تنوع در تولید محصولات کشاورزی دارای استعدادهای بالقوهای میباشد،بخش کشاورزی،قابلیت ارزآوری بیشتری را در کوتاه مدت دارد.لذا،نظر به اینکه صدور محصولات به صورت خام و اولیه،نسبت به کالاهای ساخته شده اثر کمتری بر رشد ارزشافزوده در بلند مدت خواهند داشت،بنابراین توجه به ایجاد صنایع تبدیلی و صنعتی در بلند مدت منجر به رشد مداوم ارزشافزوده و تولید ناخالص داخلی خواهد گردید.
Machine summary:
"است که آیا رابطه علت و معلولی بین صادرات و رشد اقتصادی ایران در طول سالهای 1338
رسید و از رشد متوسط سالانهای برابر 4/14 درصد برخوردار بود و سهم این بخش از تولید ناخالص
جهت بررسی رابطه بین صادرات غیرنفتی و رشد اقتصادی،از آنجاییکه بیش از 90 درصد صادرات
غیرنفتی به رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت میباشد که این مقدار در سطح اعتماد 95 درصد بزرگتر
اقتصادی و هماهنگی،دفتر جمعیت،اشتغال و بهرهوری،1375) اولین بخش مورد بررسی،بخش کشاورزی است که بر اساس آزمون علیت انجام شده،در هیچ یک از
نتایج حاصل از برآورد مدل رشد در بخش کشاورزی به قرار زیر است:
بخش باشد که پس از قرار دادن صادرات بخش کشاورزی در مدل نیز نتیجه زیر حاصل شده است:
یک واحد در رشد صادرات این بخش،ارزشافزوده بخش کشاورزی 5/0 واحد،رشد یافته است.
آنجاییکه صادرات غیرنفتی اثر معنیداری بر رشد ارزشافزوده بخش کشاورزی نداشته است،میتوان
رشد ارزشافزوده بخش صنعت داشت و ضریب این متغیر معادل 47/0 به دست آمد و از آنجایی که
این قرار بود که در وقفه اول و دوم اثر صادرات کل بر رشد ارزشافزوده بخش خدمات تأیید میشود زیرا
مدل دخالت داده شدند،اثر رشد هر یک از این عوامل بر رشد ارزشافزوده بخش خدمات مورد تأیید
ضرایب این متغیرها نشان میدهند که انقلاب و جنگ اثر منفی بر رشد ارزشافزوده بخش خدمات،و
ضرایب است و نشان میدهد که بخش خدمات علاوه بر اینکه از اثرات جانبی ناشی از صادرات سایر
بخشها به خوبی منتفع شده،از رشد صادرات خود بخش نیز تأثیر زیادی پذیرفته است."