Abstract:
امنیت یکی از مســائل اساســی مطالعات اجتماعی و بنیان روابط اجتماعی محسوب می شود و این در حالی اســت که در حوزه جامعه شــناختی خصوصا در جامعه شناختی اثبات گرا ،که تاکید بر حفظ نظم هنجاری و قانونی دارد، کمتر به مفهوم امنیت توجه شــده اســت . لذا در این مقاله برای تحلیــل امنیت اجتماعی از نظریه اثباتی دورکیم اســتفاده شــده است .دورکیم مسئله نظم هنجاری و ثبات اجتماعی را با مولفه های همبستگی و تعاون اجتماعی گره زده و نقش ارزش ها و باورهای جمعی را بنیاد امنیت فرض کرده است . به نظر می رسد در باز اندیشــی نظریه دورکیم چهار نــوع امنیت تضادی ، رقابتی ، تعاونی و وحدتــی وجود دارد که هر یک به تبع ماهیت شــان در دو ســنخ اصلی امنیت ، یعنی امنیت ســطحی (رویین ) و امنیت بطنی (زیرین ) طبقه بندی می شــوند. علاوه بر این مبنای روش شــناختی دورکیم به این مســئله توجه دارد که شــدت هر نوع تخطی از نظم هنجاری وابســته به مجازاتی اســت که در وجدان جمعی تعریف شــده است و قواعد حقوقی مستندترین ابزار برای تعیین اهمیت وضعیت نابســامانی اجتماعی است . در این نوشتار، طبق رای دورکیم سعی شده است تا امکان ســنجش شدت ناامنی اجتماعی را بر اســاس «فراوانی وقوع رخداد و اهمیت رخداد» فراهم آورده و متذکر شــود صرفا استفاده از رویکرد فراوانی جهت ســنجش ناامنی ناقص بوده و تحلیل نادرستی را از سطح و شــدت امنیت بدست می دهد. بدین منظور از روش تحقیق پیمایشی با جهت گیری مصاحبه کتبی توصیفی اســتفاده شده است و نتایج بدست آمده نشــان می دهد بین وضعیت ناامنی بر اساس فراوانی رخدادهای ناامن کننده با مقادیری که بر اســاس فراوانی و اهمیت رخدادهای مذکور محاســبه شده تفاوت وجود دارد و نشان داده می شــود که احتمالا باید در تحلیل شــرایط ناامنی علاوه بر تعداد یا فراوانی رخداد، از شــاخص اهمیت رخداد استفاده کرد.
Machine summary:
"بهنظر میرسد دورکیم به کارگیری اجبار و خشنونت را نوعی ناامنی فرضکرده و اعتقاد دارد وجود روابط عادلانه نافی امنیت اجتماعی است و اگر امنیت را برایشهروندان ایجاد کند مدت زمانی طول نخواهید کشید که ناامنی همه اجتماع را فرا میگیردامنیتی که بر پایه اجبار و به شکل غیرمنصفانه در جامعه برقرار شود بسیار شکننده است.
امنیت تضادی اگر روابط دوران پیشرفت تدریجی تابع قاعدهای نباشد و اگر برای تعدیل و تنظیم منافعافراد دخالت نکند نوعی تضاد و آشوب ایجاد میشود که هیچ نظمی از آن بیرون نمیآید(دورکیم امیل،1381:244)همچنین اگر تغییرات سریع و رکود اقتصادی جامعه را دربربگیرد نظم پیشین بهسوی بیسامانی(گیدنز آنتونی،1363:40)و تناقض بین مناسباتجدید و حقوق مستقر پیش رفته و سطح امنیت را به نازلترین آن رسانده و حداقلهایامنیت را،که به آن امنیت تضادی یا امنیت مبتنی بر تضاد گفته میشود،حاکم میگرداند وفرصتهای تعارض،برخورد و جنگ شکل گرفته(همان،235 و 64 تا 65)و در حداکثرخود بر روابط افراد و گروههای اجتماع حاکم میشود امنیت رقابتی دورکیم به شکل واضح تفاوت چندانی بین رقابت و نزاع(تضاد)قائل نیست و بیشترینتمرکزش بر همکاری و تعاون است و شاید بتوان گفت رقابت در شرایط تعادل به معنایهمکاری و در شرایط غیر تعادلی به معنای نزاع مطرح شده است.
امنیت تعاونی بهنظر میرسد در صورتیکه تکوین گروههای اجتماعی و پیوند افراد مبتنی بر احساساتو باورها و عادات مشترک جمعی باشد و روابط متعهدانه و داوطلبانه متقابل وجود داشته و ازسویی دیگر نظام تقسیم کار اجتماعی در وضعیت تعادلی قرار داشته و قاعدهبندی جدیدیرا برای همکاری متقابل ایجاد کرده باشد امنیت تعاونی شکل میگیرد(همان،244 و 245)."