Abstract:
مسئله فطرت و به تبع آن خداشناسی و خداگروی فطری مسئله ای دیرباز در اندیشه دینی است. در سنت اسلامی می توان به افرادی همچون علامه مجلسی و شهید مطهری و در سنت مسیحی به افرادی همچون کالون و پلانتینگا اشاره کرد. ابن عربی یکی از مهم ترین متفکران و نظریه پردازان در این عرصه است. او در مقام پاسخ به پرسش های حکیم ترمذی بحث مفصلی را درباره فطرت به صورت عام و فطرت انسان به صورت خاص در کتاب فتوحات مکیه مطرح کرده است. از نظر او فطرت انسان را، از حداقل چهار حیثیت وجود شناختی می توان مورد مداقه قرار داد که بر اساس هریک از این چهار جنبه حکم خاصی در مورد فطرت حاصل می شود. او با استفاده از آیات فطرت و میثاق و نیز روایت مشهور از حضرت رسول(ص) مبنی بر تولد هر کودکی براساس فطرت، معتقد است که انسان دارای خداشناسی و خداگروی فطری است. تحلیل او از فطرت یک تحلیل عرفانی و در سازگاری با نظام عرفانی اوست.
Machine summary:
"محیی الدین در پاسخ به این پرسش دیدگاه خود را ضمن مفهومسازی از فطرت بهطور عام-یعنی به گونهای که اختصاص به انسان نداشته و شامل همۀ ممکنات میشود-بیان کرده است.
12محیی الدین سپس به تفسیر حدیث نبوی«کل مولود یولد علی الفطرة»میپردازد و میگوید:محتمل است که«ال»در واژۀ الفطرة برای جنس باشد؛در این صورت معنای آن چنین خواهد بود:هر انسانی بر فطرت جمیع موجودات عالم زاده میشود؛زیرا انسان مجموع عالم است،پس فطرت او نیز جامع جمیع فطرتهای عالم خواهد بود.
محیی الدین این اندیشه مشرکان که بتها را واسطۀ نزدیک شدن به خداوند و شفیعان خود در درگاه الهی میپنداشتند،شاهدی بر قوت بقای آنان بر فطرت اصلی میداند؛آنان در حقیقت به عبادت بتها نمیپرداختند،بلکه به خاطر مقام و جایگاه توهمی که برای آنها قائل بودند، عبادت بتها را مایه نزدیک شدن به خداوند دانسته و آنان را شفیعان درگاه الهی میپنداشتند13 (ابن عربی،بیتا،ج 3:24).
او در جای دیگر این نکته که خداوند توحید را در فطرت انسانها قرار نداده است از نعمتهای او میشمارد و به استناد آن،عاقبت امر همۀ بندگان را به سوی رحمت الهی میداند(ابن عربی،بیتا،ج 4:405).
محیی الدین میگوید:نظر من این است که هرگاه مسلمان بر نماز بر جنازۀ اطفال خردسال آنان که قوۀ عقل و تمیز ندارند قدرت یافت،باید بر آنها نماز گزارد؛زیرا آنان بر فطرت اسلاماند (ابن عربی،بیتا،ج 1:536)."