Abstract:
تعريف دقيق شعر و بيان چيستي و ماهيت آن با وجود تمام تلاشهايي كه تا كنون در اين باره صورت گرفته، هنوز به نتيجهاي قطعي و مسلّم نرسيدهاست؛ از افلاطون و ارسطو گرفته تا فلاسفه، ناقدان و اديبان پس از آنان هر يك به نحوي كوشيدهاند تا تعريفي جامع از شعر به دست دهند؛ شاعران، اديبان و ناقدان گوناگون، دربارة خاستگاه شعر و ماهيت آن، هدف شعر، زبان و تصوير شعر، كاركرد شعر و عوامل مؤثر در سرودن آن، خيالانگيز بودن يا نبودن آن و كاذب يا صادق بودنش، ديدگاههاي گوناگوني را ارائه كردهاند كه هر يك جاي بحث و بررسي دارد. نگارندگان در اين جستار خواهند كوشيد تا در آغاز پس از معرفي شعر در بستر بافتهاي گوناگون تاريخي، فلسفي و ادبي كه آن را فرا گرفته است، چكيدهاي از آراء تني چند از صاحبنظران و ناقدان غربي -نظر به اينكه در وضع و تدوين اصول و قوانين شعر، پيشگام بودند و پس از آن نيز، تأثيري غيرقابل انكار بر رخدادهاي اين حوزه داشتند- را ارائه نمايند و پس از آن ديدگاه ناقدان، ادبيان و فيلسوفان برجستة عربي را دربارة شعر بيان نمايند و در ادامه پس از گذري كوتاه به زندگي حازم القرطاجني به بيان چيستي و ماهيت شعر، منشأ و خاستگاه شعر، كاركرد شعر و تصوير شعري با تكيه بر ديدگاه او بپردازند و آراء و نظريات او را در باب شعر مورد واكاوي قرار دهند
Notwithstanding all the past and ongoing efforts to give an accurate definition for poetry and its nature، still there has been no categorical result found .
Considering the efforts of Plato ، Aristotle down to different philosophers، critics and men of letters till now، each tried to define poetry and give a somehow comprehensible account of all its aspects، each of which will be studied in its relevant place .
The writers of this extant essay، firstly، attempt to present an overall historical and literary account of poetry and those general rules which govern it، citing the viewpoints of western pioneers and their Arab counterparts of modern literature and criticism in respect to their influence in this field، ending the essay with Al-Gartajinni`s relevant opinions