Abstract:
بدون تردید هر اثر یا آفرینش ادبی (یا با رویکرد ادبی) منظره خاصی دارد که نوع نگاه و نگرش نویسنده را به جهان نشان می دهد. نویسنده سعی می کند واژه ها را به هم بریزد و روابطی جدید بین آنها تعریف کند. این روابط به تبیین نظام فکری ای می انجامد که مثلث ضمیر درون، جهان بیرون و نوشتار نام دارد.منظور ما از نگارش این مقاله تبیین قواعد نوشتار یا بیان هنجار گفتار نیست، بلکه بررسی مثلثی است که به نوشتاری خاص منتهی می شود. چینش صورت اشیاء در ذهن نویسنده در قالب صورتهای ترجیحی و نوشتاری خاص تجلی می یابد و درواقع منظره یا اندیشه ـ منظره او را شکل می دهد. نوشتار تخصصی، خلاقانه، و منسجم منظره ای می سازد که خود از منظره برتر و افق بلند نویسنده آن حکایت دارد.کتاب بن لایه های شناخت علاوه بر اینکه منظره است (دارای صورت و معناست)، اندیشه ـ منظره هم هست؛ زیرا به بیان چگونگی شکل گیری اندیشه (تجربه حسی) متاثر از منظره می پردازد. هدف از پرداختن به لایه های بنیادین شناخت در کتاب بن لایه های شناخت، دستیابی به تفاهمی اصولی و استفاده از زبانی مشترک برای شناخت علم است، و اگر درست برداشت شود باید بسیاری از سوء تفاهمها پایان یابد.
Machine summary:
کتاب بن لایه های شناخت علاوه بر اینکه منظره است (دارای صورت و معناست )، اندیشه ـ منظره هم هست ؛ زیرا به بیان چگونگی شـکل گیـری اندیشـه (تجربـه حسـی ) متأثر از منظره میپردازد.
Collot, Michel (٢٠١١), La pensée-paysage : philosophie, arts, littérature, José Corti : Paris.
در کتاب بن لایه های شناخت علاوه بر زبان فلسـفی از زبـان ادبی برای انتقال مفاهیم استفاده شده است ؛ دقیق تر بگوییم از پیوند این دو زبان بن لایـه هـای شناخت متولد شده و شناخته میشود.
نیز به عبارت اقتدارگرایانه زیر، که تصاویر ادبی بـر اثربخشـی واکـه درخشـان a (آ) می افزایند، توجه کنید: «عادت من ـ که شاید هـم چنـدان دلنشـین نباشـد ـ معمـولاً فشـرده و نامکررنویسـی است ، اما در این نوشته ، پارهای از مطالب ، خواسته یا ناخواسـته تکـرار شـده اسـت و از ایـن باب اعتذار می جویم » (احمدی ، ١٣٩٠: ٢٠٤).
کاربرد نابجای فعل : بدیهی است که انتخاب نامناسب فعل («اینهاست ») ـ به جـای برقراری تعادل ـ تعادل جمله را برهم میزند و نوشتار را برای خواننده نامأنوس میکند: «اما برخی از ایرادهای اساسی که بـه محتـوا و روش فلسـفی کانـت وارد اسـت و در این نوشته به صورت تصریحی یا تلویحی مورد بحث قرار گرفته ، اینهاست : ...
٦. استفاده فراوان از واژه های نسـبتاً احساسـی نظیـر شـگفتا، ملاحظـه مـیکنـیم کـه ، بیگمان ، باری ، بارها گفته ایم ، تذکر این مطلب ضروری است ، که از نگـاه برتـر مؤلـف در تعامل با من خلاق و نوشتار ایشان حکایت دارد.