Abstract:
اکراه از جمله عواملی است که اراده آزاد و قصد مرتکب را متاثر نموده، عنصرروانی جرم را مخدوش و متزلزل میکند. این موضوع سبب شده، قوانین بیشتر کشورها مانند فرانسه و نیز قانون مجازات اسلامی در جرائم تعزیری و بازدارنده، ضمن حکمی موافق با اصول مترقی و پیشرفته حاکم بر حقوق کیفری روز دنیا آن را مانع از مسئولیت کیفری بدانند. اما قانونگذار اسلامی در اقدامی بر خلاف این اصول، قتل ناشی از اکراه را عمد و مستوجب قصاص دانسته است. غافل از اینکه، هرچند اکراه ملجی مورد نظر در ماده 211 قانون مجازات اسلامی اراده و قصد مرتکب را به شکل مطلق سلب نمیکند؛ ولی فقدان رضا نیز آن را در حد عدم قرار داده و شکلی کاملا صوری به عنصرروانی جرم می بخشد؛ اوضاع و احوال خاصی که در آن، اسناد معنوی قتل به مباشر جنایت با بعضی از شروط عامه تکلیف در فقه جزائی اسلام از جمله ضرورت وجود رضا و قصد، و نیز اصل لزوم و تحقق واقعی عنصرروانی در قوانین عرفی دنیا سازگاری ندارد.
Machine summary:
"اما در جایی که مرتکب فعل اکراهی، خود به قتل تهدید میشود؛ سئوال میگردد؛ چه دلیلی بر عدم تحقق اکراه وجود دارد؟ مگر حفظ نفس در اسلام واجب نیست؟ به چه علت مکره باید حفظ نفس دیگری را به نفس خود ترجیح دهد؟ مگر نه اینکه طبق نظر مشهور فقه، قتل کشتن دیگری به ظلم و عدوان است؛ پس کدام ظلم و عدوانی در اینجا صورت میپذیرد؟ آیا عدم قتل دیگری خود موجبی برای ظلم به اکراه شونده نخواهد بود؟ از سویی دیگر با توجه به کاربرد مطلق لفظ اکراه در قانون مجازات اسلامی و نظر مشهور فقها، اگر شخص به قتل بیش از یک نفر اکراه شود، آیا باز هم میتوانیم بگوئیم حفظ نفس بر خلاف تقیه است؟ و مکره نباید اقدام به قتل دیگری کند؟ موافقان عدم تحقق اکراه در قتل به سئوال اخیر پاسخ میدهند: «اگرچه اطلاق صدر ماده 211 دلالت بر عدم جواز قتل دارد، اما به نظر میرسد در این فرض اکراه محقق بوده و اکراه شونده مجاز در ارتکاب جنایت است.
نتیجه با توجه به مباحث مطرح شده، باید که حکم ماده 211 قانون مجازات اسلامی و نظر مشهور فقه مبنی بر عدم تحقق اکراه (اجبار معنوی) در قتل را بر خلاف اصول و موازین حقوقی پیشرفتۀ دنیا از جمله قانون جزای جدید فرانسه بعنوان نمونۀ بارز و آشکار این اصول، و نیز احکام شریعت اسلام همچون لزوم و وجوب حفظ جان مسلمان، حدیث تقیه، قاعدۀ اضطرار و صراحت حدیث نبوی رفع در برداشته شدن مسئولیت از مرتکب جرم اکراهی دانست."