Abstract:
سلسله هخامنشی نخستین بار به نقاشی سنتی ایران هویت و انسجام بخشید و برخی مشخصات هنری و فرهنگی را از دیگر تمدن ها اقتباس و به گونه ای خلاقانه به هنری مستقل و نو تحت عنوان مکتب نقاشی تبدیل کرد . همچنین الگوهای فرهنگی و کیفیات زیبایی شناسانه اقوام ایرانی پراکنده پیش از هخامنشیان را برگرفت تا از آن ها سبکی ملی برسازد. از این رو می توان هخامنشیان را بنیانگذار هنر ملی ایران نام نهاد. این مطالعه با هدف شکل گیری و تکامل نقاشی و دیوارنگاری در دوره های ماقبل هخامنشی و هخامنشی براساس مولفه های فرهنگی و سیاسی است.
Machine summary:
"دیوارنگاری در دورههای ماقبل هخامنشی و هخامنشی دکتر اصغر فهیمیفر دکتر منصور مهرنگار چکیده سلسله هخامنشی نخستین بار به نقاشی سنتی ایران هویت و انسجام بخشید و برخی مشخصات هنری و فرهنگی را از دیگر تمدن ها اقتباس و بهگونه ای خلاقانه به هنری مستقل و نو تحت عنوان مکتب نقاشی تبدیلکرد .
این مطالعه با هدف شکل گیری و تکامل نقاشی و دیوارنگاری در دورههای ماقبل هخامنشی و هخامنشی براساس مولفههای فرهنگی و سیاسی است .
تزیینات و نقاشیهایدیواری پیش از هخامنشیان قدمت دیوارنگاری و نقاشی پیش از هخامنشی که بههزاره پنجم پیش از میلاد میرسد و نمونههای آن را میتوان در کاخها و آثار بهجا مانده در مرکز ایران همچون عیلام، لرستان و تپه سیلک در اطراف کاشان یافت.
تمام نقوش این غارنگارهها دو بعدیاند و برخلاف نقاشیهای غارهای اروپایی، از جزییات احتراز شده است (ایزدپناه، 1350) و خاستگاههای فرهنگی متفاوت نقاشی ایرانی و نقاشی اروپایی را نشانمیدهد.
از آنجا که ایرانیان نخستین، چادرنشین بودند، میتوان تصورکرد که اندک چیزی را بهصورت ثبت و ضبط شده به یادگار میگذاشتند و از این رو هنگامی که کوروش و اعقابش به بنای کاخها و سفارش آثار هنری دست مییازیدند، مجبور بودند از تمدنهای دیگر وام بگیرند (Roaf, 1989؛ Godard, 1965).
درست است که کوروش کبیر در پی تقویت قدرت خود از راه جذب و ادغام مهارتهای اقوام گوناگون بود ولی مینماید که بخش عمده هنر وارد شده از خارج، ریشه در دورههای ایرانی متقدم داشته و در شکل جدید آن پذیرفته شده است (Frye, 1976).
نتیجهگیری سلسله هخامنشی نخستبار نقاشی سنتی ایران را انسجام بخشید و برخی مشخصات هنری و فرهنگی را از دیگر تمدنها اقتباس و بهگونهای هنر نو تبدیلکرد."