خلاصه ماشینی:
اما وی اشاره می كند كه هیچتفاوتی از این جهت بین علوم طبیعی و تاریخ نیست؛ در هر دو مورد، پژوهش باید انتزاعی باشد؛ در هر دو مورد، رویدادها به عنوان رویدادهای متعلق به انواعی خاص تبیین خواهند شد ـ وی بی درنگ اضافه می كند كه این امر بدین معنا نیست كه آنچه مورخان تبیین می كنند نوع رویدادهاست و نه رویدادهای خاص (Hempel, ۱۹۶۳,۱۵۰-۱).
همپل، همانند بحث از ایراد منحصر به فرد بودن، هیچنویسنده ای را نمی شناسد كه این دیدگاه را داشته باشد ـ وی شاید وبر یا دیلنای را در نظر داشته است ـ اما اندیشه همدلی در تاریخ را اینگونه می فهمد (Hempel, ۱۹۶۲, ۳-۳۵۲): گفته شده مورخان به جای ارجاع افعال انسانی به قوانین و شرایط مقدم، می توانند آنها را از طریق نوعی دریافت بی واسطه از اذهان عاملان بفهمند.
همپل اظهار می كند كه بیشترین حدی كه می توان برای همدلی قائل شد این است كه گاهی ممكن است به لحاظ اكتشافی مفید باشد، یعنی شاید فرضیه هایی را دربارة تعمیم هایی تبیین كننده پیشنهاد كند كه ارزش آزمودن داشته باشند و پس از اینكه به درستی تضمین یافتند تبیین های مبتنی بر قانون فراگیر را بتوان ارائه كرد.
از طرف دیگر می توان این تغایر را حاكی از این دانست كه خطایی در این اصل وجود دارد: یعنی آنچه ما در اینجا داریم ممكن است تبیینی مبتنی بر قانون فراگیر نباشد كه ناقص است، بلكه نوع دیگری از تبیین قابل قبول و مصداقی از مفهوم متفاوتی از تبیین باشد.