خلاصه ماشینی:
داراشکوه نه فقط به عرفان اسلامی دلبسته بود، بلکه میخواست آثار و نشانهای آن را در (رجوع شود به تصویر صفحه) سایر ادیان نیز بکاود، و از همین رو مهمترین اثر، برای مقایسۀ ادیان هندو و اسلامی، یعنی اوپانیشاد را برای ترجمه برگزید.
شوپنهاور معتقد بود که کشف هند در قرن نوزدهم برای اروپا همان اهمیتی را دارد که کشف یونان در دورۀ رنسانس داشت.
در چنین گیروداری بود که با ایجاد فضای مسامحه و آزادی افکار و ادیان در هند، که از زمان جد دارالشکوه شروع شده بود، بسی از متفکران ایرانی به هند مهاجرت کردند تا بلکه در این دیار پناه جویند.
سرانجام دارالشکوه که به دلیل رسالهاش، مجمعالبحرین، به اردتداد محکوم شده بود، به قتل رسید و برادرش، اورنگ زیب، بر این دورۀ شکوفایی فرهنگی بیمانند، که در دوران گورکانیان هند و از زمان اکبرشاه شروع شده بود، یکسره خط بطلان کشید.