چکیده:
تامین امنیت از مهم ترین وظایف و کارویژه های نظام های سیاسی است که بدون آن هیچیک از برنامه ریزی ها و اقدامات حاکمیت مفید و موثر، یا دست کم پایدار نخواهد بود. به همین علت، امنیت به مثابه حقی همگانی در متون و اسناد معتبر حقوق بین الملل، از جمله ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 9 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مورد تصریح و تا یکد قرار گرفته است. با وجود این، پایداری امنیت، دغدغه اصلی متفکران و مدیران جوامع انسانی در این روزگار است. اگرچه هنوز هم تعریف و مشخصه های امنیت پایدار به اجماع همگانی نرسیده است، به اجمال می توان گفت که عمومیت و همگانی بودن، برخورداری از پشتوانه حاکمیتی، قاطعیت، سرعت و استثناناپذیری در مجازات عوامل ناامنی، استوار شدن بر مبانی و انگیزه های اعتقادی، و بالاخره جامعیت مفهومی و گستردگی قلمرو پنج مشخصه امنیت پایدارند. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا نظریه امنیت در جمهوری اسلامی که تبلور یک در عصر کنونی است، واجد و مولد این نوع امنیت هست یا نه؟ » نظام مرد مسالاری دینی « مراجعه به منابع فقهی و حقوقی نشان می دهد در نظام مردم سالاری دینی (اسلامی): 1. برخورداری از امنیت حق مسلم همگانی است. 2. ایجاد و حفاظت از امنیت مردم وظیفه حکومت است. 3. در قوانین جزایی و سیاست جنایی اسلام و ایران سخت ترین مجازا تها برای عوامل ناامنی در نظر گرفته شده است، فارغ از اینکه با چه انگیزه ای دست به این اقدام زده باشند؛ انگیزه ها سیاسی باشد، یا اقتصادی یا هر انگیزه دیگری. 4. تامین امنیت به عنوان فریضه و عملی دینی پاس داشته می شود؛ به همان اندازه که برهم زنندگان امنیت مطرود و محکوم اند، ماموران و عوامل برقراری نظم و امنیت مجذوب و محبوب خواهند بود. 5. امنیت دارای مفهومی وسیعتر از آن است که دنیای غرب درک میکند.
خلاصه ماشینی:
» قابل توجه است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در دسامبر ١٩٤٨ این اعلامیه را به تصویب رساند، به صراحت در مقدمه اعلام کرد که آن را «آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل اعلام می کند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع این اعلامیه را دائما مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت ، احترام این حقوق و آزادی ها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه میان خود ملل عضو چه بین مردم کشورهایی که در قلمرو آنها هستند، تأمین گردد.
ضرورت بحث و سودمندی آن باید توجه کرد که اینک بحث بر سر میزان صداقت و پای بندی عملی مدعیان حقوق بشر به آنچه در اسناد معتبر جهانی آمده است ، و آنان شعارش را می دهند، نیست بلکه سخن بر سر این است که آیا آنچه گفته و می گویند، در نظام مردم سالاری دینی هم پذیرفتنی است یا نه ؟ پاسخ به این سؤال ، دست کم دو فایده مهم دارد: نخست اینکه چهره اسلام ناب محمدی (ص ) از اتهام نقض امنیت و سایر حقوق شهروندی پاک نگه داشته می شود.
13 اکنون بحث در این باره است که آیا نظریه امنیت در منظومه تفکر اسلامی قادر به تأمین ، حفظ و توسعه امنیت پایدار هست یا نه ؟ با مروری گذرا بر اندیشه های نظریه پردازان مسلمان ، به ویژه فقهایی که دیدگاه یا تجربه حکمرانی سیاسی و اجتماعی داشته اند، تردیدی باقی نمی ماند که نه تنها پاسخ این سؤال مثبت است ، که پایدارترین امنیت را باید در نظام مردم سالاری دینی جست وجو کرد، هرچند واقعیت های خارجی ، هیچ گاه و هیچ کجا، دقیقا منطبق بر آموزه ها و آرمان ها نبوده و نیست .