چکیده:
مباحث مربوط به مهدی موعود( همواره مورد توجه اندیشمندان بوده و از جهات گوناگون بررسی شده است. به موازات تلاش ارزشمند دانشمندان مسلمان در تبیین صحیح آموزههای مهدوی، اسلامشناسان غربی نیز از این موضوع غافل نمانده و دربارۀ این باور اصیل اسلامی به اظهار نظر پرداختهاند. بیشتر دیدگاههای مستشرقان و مهدیپژوهان غربی، خواسته یا ناخواسته، از حقیقت مهدویت فاصله گرفته است که این امر، همت دوچندان مدافعان حریم امامت و مهدویت را در پاسخگویی به شبهات مطرح شده طلب میکند. اما با وجود تلاشهای انجام شده، روند نقد و بررسی مقالات و نوشتههای اندیشمندان غربی، بهویژه آنچه در دایرةالمعارفهای معتبر آمده، به کندی صورتپذیرفته است. نوشتار پیش رو، گام کوچکی در مسیر آشنایی با کلیاتی در اینباره است.
خلاصه ماشینی:
"283 تأثیرات نگرش فردی بر نوع پژوهش در برخی موارد در نقد و بررسی آثار اسلامشناسان غربی، آنچنان که بایسته است دقت نشده و معمولا با عنوان کلی آرای دینپژوهان غربی، به اظهار نظر دربارۀ اندیشههای آنان پرداختهاند؛ اما _ چنانکه پیش از این اشاره شد _ اسلامشناسان غربی الزاما همگی اصالت غربی و غیر اسلامی ندارند.
301 از ویژگیهای این دایرةالمعارف _ که با محوریت اسلام و عقاید و آرای فرق اسلامی به نگارش درآمده _ توجه به اعتقادات اختصاصی شیعه و زندگی تحلیلی امامان این مکتب است که اگرچه در بسیاری از مواضع، قابل نقد و بررسی مینماید، اما در هر حال آینۀ تمامنمای چگونگی نگرش اسلامشناسان غربی دربارۀ مکتب تشیع است که میتواند مبنایی بسیار محکم برای برنامهریزی علمای شیعه نسبت به معرفی صحیح و مستند این مکتب باشد.
دربارۀ انگیزۀ اصلی ورود این دینپژوهان به مباحث اسلامی، بهویژه موضوعات مرتبط با مهدویت، نمیتوان به قطع سخن گفت، اما با توجه به رشتۀ مطالعاتی افراد نامبرده _ که عمدتا شرقشناسی و تمدن اسلامی است _ تحولات سیاسی و اجتماعی و ایجاد نهضتها و فرقهها در جهان اسلام بنابر عقیده به مهدویت از یکسو و نگاه کلان و بینالأدیانی به موضوع آیندۀ بشریت و اعتقاد به منجی و موعود آخرالزمان از سوی دیگر، میتواند نظر آنان را به مهدویت جلب کرده باشد."