چکیده:
یکی از ویژگیهای مهم این کار پژوهشی تلاش برای فراهم آوردن پژوهشی منظم در زمینه تربیت سیاسی و منبع قرار دادن نهج البلاغه به عنوان یکی از غنی ترین منابع در حوزه معارف سیاسی و اسلامی شیعه است. مسئله اصلی پژوهش، استخراج و تدوین اهداف، اصول و روشهای تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه است. این تحقیق، جنبه نظری دارد و روش پژوهشی آن، توصیفی ـ تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، کتـابخانه ای است. مهمترین اهداف تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه عبارت است از: رساندن انسان به آزاد اندیشی، ایجاد امنیت و صلح، پرورش روح عدالت خواهی و توسعه آموزش و پرورش. مهمترین اصول تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه، عبارت است از: صداقت، مسئولیت سیاسی، شایسته سالاری، حق مداری، وفای به عهد، مدارا، ظلم ستیزی و وحدت مهمترین روشهای تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه عبارت است از: گفتگو و همنشینی با عالمان، محبت، تشویق و تنبیه، نظارت و امانتداری.
خلاصه ماشینی:
"هدف تربیت سیاسی در اسلام و نهج البلاغه ، تربیت عموم مردم و کارگزاران حکومتی بر اساس معیارها و اصول اخلاقی است ؛ هم چنین هدف ، تربیت شهروندانی است که وظایف سیاسی و دینی خود را بشناسند و به آن پایبند باشند و تربیت کارگزارانی که مهارت تدبیر جامعه را بر اساس آموزه های دین اسلام به دست آورند و آن را اجرا کنند؛ زیرا یکی از مسائل مهم و مورد توجه هر نظام سیاسی، چگونگی عملکرد کارگزاران است به گونه ای که رفتار درست و سنجیده آنان در استحکام پایه های نظام نقشی شایسته داشته باشد.
در این پژوهش سعی شده است از مجموع فرمانها و دستور العملهای سیاسی و اخلاقی خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه بویژه نامه امام علی (ع ) به مالک اشتر، اهداف ، اصول و روشهای تربیت سیاسی استخراج و تدوین شود.
در این پژوهش اصول و روشهای تربیت سیاسی بر مبنای سخنان امام علی (ع ) بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که تربیت سیاسـی از دیدگاه حضرت علی (ع ) نظام مند است و میتوان مبانی لازم و کافی را برای استخراج اهداف ، اصول و روشهای تربیت سیاسی بر اساس نهج البلاغه ، به دست آورد.
امام علی (ع ) در عهد نامه خود به مالک اشتر می فرماید: «و اکثر مدارسۀ العلماء و مناقشۀ الحکماء فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادک و اقامه ما استقام به الناس قبلک »: «با دانشمندان ، فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان بحث کن که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته نیز وجود داشت » (دشتی ، ١٣٧٩: ٥٧٣)."