چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ارزش هـای شخصی با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس در شهر تهران میباشد. بـدین منظـور تعـداد ١٦٧ نفــر (١٠٣ زن و ٦٤ مــرد) از بــین بیمــاران مراجعه کنندگان بـه انجمـن ام اس بـا روش نمونـه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخـاب شــدند. ابزارهــای مــورد اســتفاده در ایــن تحقیــق عبــارت بودنــد از: مقیــاس زمینــه یــاب ارزشــی شـــوارتز(SVS)، و مقیـــاس اضـــطراب مـــرگ (DAS). داده های پژوهش با استفاده از روش های رگرسیون چندمتغیره ، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها نشان داد کـه بـین ارزش هـای شخصـی بـا اضطراب مرگ رابطۀ معنادار وجود دارد و نیز بـین مولفه های ارزش های شخصی (به جـز قـدرت ) بـا اضطراب مـرگ رابطـه معنـاداری بدسـت آمـد. در اولویت بندی ارزش ها بین زنـان و مـردان تفـاوت معناداری وجود دارد. همچنین از بین ریخـت هـای ارزشی، همنوایی، پیشرفت ، جهان شـمول نگـری و سنت گرایی می توانند اضطراب مـرگ را بـه طـور معناداری پیش بینی کنند.
خلاصه ماشینی:
رابطۀ ارزش هاي شخصي با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس The Relationship between the Personal Values and Death Anxiety among MS Patients * اميد حميدي * سيد جواد سيفي قوزلو گشاو شريفي * * دکتر مسعود غلامعلي لواساني چکيده هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه ارزش هـاي شخصي با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس در شهر تهران ميباشد.
پيشينه پژوهشي در زمينه اضطراب مرگ در ايران حـاکي از آن اسـت کـه بيشـتر در ارتباط با نمونه هاي غير بيمار(دانشجويان ، کارکنان بيمارستان ) مورد مطالعه قرار گرفتـه است (حيدري و همکـاران ، ١٣٨٨، قربـانعلي پـور و همکـاران ، ١٣٨٩ و مسـعودزاده و همکاران ١٣٨٧).
در پژوهش شريفي (١٣٩١)، که به بررسي رابطه تاب آوري، ارزش هاي شخصـي با بهزيستي ذهني در بين بيماران زن مبتلا به سرطان سينه در بيمارستان هاي سطح شهر تهران پرداخت ، اين نتايج حاصل شد که بـين ارزش هـاي شخصـي و بهزيسـتي ذهنـي رابطۀ معنادار و مثبت و بين ارزش هاي شخصي و تـاب آوري در برخـي ريخـت هـا، رابطه مثبت معناداري مشاهده شد.
جدول ١ همبستگي بين ارزشها و اضطراب مرگ (رجوع شود به تصویر صفحه) براي بررسي تفاوت ميان زنان و مردان از نظر نـوع ارزش هـا از آزمـون t (مقايسـه ميانگين ها) استفاده شده است .
نتايج اين پژوهش حاکي از وجود تفاوت معنادار در ميان زنان و مردان در ريخت هاي ارزشي همنوايي، خودرهبري، تحريک طلبي و امنيت و نيز جهان شمول نگري مي باشد.