چکیده:
در نگاه اول، رویکرد غالب و جاافتاده بسیاری از متفکران بر این است که گسترش تکنولوژی اطلاعات باعث ایجاد صلح، همبستگی و نزدیکی بشر، ایجاد و گسترش دموکراسی، حفظ آزادی و تقویت جامعه مدنی می شود. رویکرد دیگری نیز وجود دارد که چندان این نگاه کارآمد و مورد اجماع را قبول ندارد و نقدهای اساسی بر آن وارد می کند. این نوشتار سعی دارد از زاویه دید نفی-گرایانه و به شدت بدبین پسا مدرنیسم، سیاست در عصر اطلاعات را مورد واکاوی قرار دهد. شکل دولت الکترونیک، امنیت، اطلاعات کارآمد، دیپلماسی و دموکراسی دیجیتالی را پذیرفتن، اما در نهایت در محتوا حرکت کردن به سمت نگرش های رادیکالی که شکی بزرگ در مبانی و اعتقاد سیاسی خوش بینانه به عصر اطلاعات می اندازد. عصر اطلاعات از منظر پسا مدرنیسم در عصر اطلاعات خود را به سه گونه جامعه انضباطی، جامعه کنترلی و جامعه شبیه سازی شده، دارای متافیزیک های کد متبلور می سازد که سامانه های پیچیده امنیت، کنترل، ساختاری نرم و خاموش را ترسیم می کند.
The popular approach taken by many thinkers is that the development of information technology should create peace، bring humans closer، establish democracy، and promote freedom and civil society. There is another approach that is not in agreement with this consensus، and that poses fundamental critiques of it. This article attempts to explore politics in the age of information from postmodernism’s severely pessimistic perspective: accepting electronic government security، effective information، digital democracy and diplomacy in format، and in content، moving towards radical attitudes which casts a great doubt on the fundamentals، and the optimistic political beliefs in the age of information. From the perspective of postmodernism، the age of information manifests itself through three forms of disciplinary society، control society، and simulated society with metaphysics of code that delineate complex systems of security، control with soft and silent structure.
خلاصه ماشینی:
"(آگامین،1386:16)تنها جورجیو آگامبن،فوکو را در این زمینه در مقابل ارسطو قرار داد(همان،ص 23)تا نشان دهد در یونان،انسان سیاسی بود و اکنون سیاست انسانی است و آگامبن این بحث را با قدرت حاکم بر تمام زندگی انسانها و قدرت بسط پیدا کرده و معرفتساز به صورت تکنولوژیهای قدرت که وظیفه مراقبت از حیات طبیعی افراد را برعهده دارند و نوعی الگوی زیست سیاسی را تشریح کرد.
پسا مدرنیسم مفاهیم ناقص و ناتوان بودن ذهن آدمی از شناخت، دوری جهان واقعیت از فکر آدمی و تحت سلطه و انقیاد بودن او در بسیاری از ساختارهای ریاکارانه و جبرگرایانه زندگی را در عصر اطلاعات به او نشان میدهد که آیا برخلاف آنچه تبلیغ میشود و به صورت اصل بدیهی زندگی ما پذیرفته شده است، رابطه تکنولوژی اطلاعات و سیاست باعث گسترش جامعه مدنی مجازی،شهروندان الکترونیکی جهان،دولت الکترونیکی کارآمد،دموکراسی مستقیم و دیپلماسی دیجیتالی شد یا اینکه دولت انضباطی قدرتمند،جامعه کنترلی سلطهگر،ساختار جبری تحت انقیاد،دموکراسی عددی به سر و ته و متافیزیک کدی را به وجود آورده است که در حال شبیهسازی هرامر انسانی و غیر انسانی است؟ پسا مدرنیسم هم فارغ از دغدغههای زیباشناسی محض(ملرز،1385:210)که تکنولوژی را به صورت عکاسی،تصویر متحرک،ضبط صوت،فتوکپی،سی دی، لیزر(همان،ص 292)و در جهت بهرههای فلسفی و سوررئالیستی،پوچگرایی،تخیلی و همین طور التذاذ هنری مورد استفاده قرار میدهد،حرفهای بسیاری در سیاست دارد که با بزرگ کردن اثر تکنولوژی اطلاعات و واکاوی منطق درونی آن در قالب کد و متافیزیک عدد،به جوامع کنترلی و انضباطی و پسا مدرن میرسد."