خلاصه ماشینی:
"آثار و تبعاتی هم داشـت کـه آنـچه کـه بـه درد ایـن جلسه میخورد،این نکته است که موتور افزایش قیمت را پر شتاب کرد بهطوری که در سال 74،(یکسال پس از پایان آن برنامه)تورم در کشور به 49/3 درصد رسید و نظام سیاسی در واقع به واسـطه این نرخ تورم،مانع از استمرار آن برنامه شد.
مـیبینید که دولت جدید هم در واقع علیرغم این که مخالفتهایی با برنامه چهارم میکند،هیچ اقـدامی بـرای اصلاح آن نکرده است و همینها را به نحوی عمل میکند؛اخیرا که خیلی هم شـتاب گـرفته اسـت.
برای این که من بـچهها را در دانـشکده اقتصاد به گونهای تربیت میکنم که اصلا آن چه را که یادشان میدهم ایـن جـا کارکرد ندارد ولی حتما در خارج از کشور کارکردش بـسیار خـوب اسـت.
سـؤال:اولیـن سـوال من این است که چرا برنامهریزی یا برنامهنویسی در ایران موفق نبوده و نیست؟دوم آنکه ویژگیهای بـرنامه خـوب چیست؟چه ویژگی هایی را شما برای برنامههای خوب قائل هستید؟سوم اینکه چشمانداز 20 ساله در هدایت برنامهها مـوثر خـواهد بـود یا تاثیری نخواهد داشت؟ پاسخ:شاید بخشی از علل موفق نبودن برنامهها به توسعه نیافتگی بـرمی گـردد و بخشی به عدول یا گریز از قانون.
سؤال دیگری هم که میخواستم بگویم،ایـن اسـت کـه اگر بند الف اجرا نمیشود،بـاید واحـد پتـروشیمی ایجاد شود،زیرساختها ایجاد گردد،بخش خصوصی نمیخواهد یا نمیتواند این کار را انجام دهد آیا بند ج نباید اجرا شود؟ اگر بخش خـصوصی نـمیآید پتـروشیمی احداث کند،آیا نباید فولادمان را هم به بـخش خـصوصی بدهیم؟اگر روشی که دولت در حال حاضر پیش گرفته است غلط است،روش صحیح واگذاری داراییهای دولت چیست؟ پاسخ:در مورد دارایی دولت من نمیدانم کـجا زیـربناها را بـا پول برآورد کردهاند لابد اعدادی که میفرمایید درست است،من آنـها را بلد نیستم."