چکیده:
ادعای نامانوس الهی دان آگوستینی ـ مبنی بر مشروط بودن فهم به ایمان ـ ظاهرا با اشکالات متعددی مواجه است. ما با تحلیل، نقد و رد اشکالات مزبور، جایگاه معرفت شناسانه ادعای این الهی¬دان را نیز تبیین خواهیم کرد. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش نخست، با تفکیک دو رویکرد متفاوت درون¬گرایی و برون¬گرایی در باب مسئله توجیه معرفتی، نشان خواهیم داد که اشکالات مزبور ناشی از تعهد به وظایفی معرفتی است که از سوی رویکرد درون¬گرایی بر فرد تحمیل می¬شود. بنابراین اگر لزوم تعهد به چنین وظایفی مرتفع شود، آنگاه اشکالات مزبور نیز منحل خواهند شد. رویکرد برون¬گرایی دقیقا همین کار را برای ما انجام می دهد. سپس نشان خواهیم داد که اگر چه برون¬گرایی به خوبی قادرست شرایط مورد نیاز جهت ارائه یک معرفت شناسی عمومی را تامین کند؛ ولی در مبانی خود متکی به پیش¬شرطی است که فقط با تبیینی مومنانه فراهم می¬شود. در بخش دوم مقاله اثبات خواهیم کرد که صرفا ادعای الهی¬دان آگوستینی می تواند زمینه مناسبی را برای پیش شرط مزبور فراهم کند.
خلاصه ماشینی:
"» (Locke, IV, xvii, 24) 8 بنا بر این وظیفهگرایی، اگر مؤمن در قبال پذیرش راسخی که از خود نسبت به باور یا مجموعهای از باورها نشان میدهد، قرائن مناسبی در دست نداشته باشد و یا قادر به ارائه چنین قرائنی نباشد، علاوه بر اینکه ممکن است به طور رقتآوری به اشتباه افتاده باشد، مرتکب گناه نیز شده است؛ زیرا آنگونه که خالقش فرمان داده، از قوای ادراکی خود استفاده نکرده است.
در اشکال (3) نیز مؤمن برای ایمان به این باور که «خداوند مهربان است»، باید ادراکی واضح و متمایز از «مهربانی چیزی یا کسی به عنوان خدا» داشته باشد ولی بنا بر فرض، ظاهرا همین ادراک مستلزم آن است که او به طور جزمی بپذیرد که «خداوند مهربان است» و این، نشان از گرفتار شدن به دوری معرفتی خواهد بود.
او حتی اگر مدعی باشد که مقدمات لازم برای تولید و حفظ باور توسط قوای ادراکی را محیط پیرامون ایجاد کرده و با تأثیر خود بر آنها سبب شده است تا این قوا بتوانند به خوبی از این قواعد و مقدمات برای تولید و حفظ باور استفاده کنند و خودش نیز به نحوی مسبب صادق بودن این باورهاست، آنگاه آیا تلویحا نشان نداده است که منازعة میان او با مؤمن بر سر این مسئله که «آیا باید به وجود خالقی حکیم و قادر معتقد باشیم یا نه»، صرفا به نوعی نامگذاری بر میگردد، نه چیزی دیگر."