چکیده:
نگاه خاص برخی اندیشمندان نسبت به انسان، برآمده از مبانی گیتی شناختی ویژه ای است که بشر را به خاطر برخورداری از عقل و خرد، یگانه موجود دارای «شخصیت» در هستی شناخته و موجودات دیگر را در حد «شیء و ابزار» برای زندگی بشر تنزل داده است. این در حالی است که حکمت اسلامی با الهام از قرآن نه تنها همه موجودات و محیط زیست را برخوردار از شعور و شخصیت می داند، بلکه برای ارزیابی شان اخلاقی موجودات، معیارهای ویژه ای مطرح کرده و نمودار دیگری برای تبیین شرافت موجودات در گیتی قائل است. در این مقاله تلاش شده تا پس از تحلیل اجمالی دیدگاه رقیب، نظر قرآن نیز دراین باره تبیین گردد.
The particular outlook of some scholars about human is raised from principles of a particular cosmography that considers human as the unique creature of the universe with “personality” based upon wisdom and reason. This view has also relegated the other creatures to the level of “thing and tool” for human life. Meanwhile, the Islamic philosophy inspired by the Quran, not only considers that all creatures in the nature and environment have sense and personality, but also proposes particular criteria for evaluation of the ethical status of the creatures and takes another pattern into account to explain the dignity of the creatures of the universe. Having an overview on the opponent’s viewpoint, the paper intends to explain the Quran’s view, based on the achieved pattern from its verses.
خلاصه ماشینی:
ازاینرو، پرسشهای این تحقیق عبارت است از اینکه: معیار شرافت موجودات بر یکدیگر چیست؟ در چه صورتی موجودی دارای شخصیت اخلاقی خواهد بود؟ دیدگاه منابع دینی و بهویژه قرآن و روایات دراینباره چیست؟ آیا از منظر منابع دین اسلام میتوان انسان را یگانه موجود برخوردار از عقل و خرد و سیر استکمالی دانست، یا اینکه موجودات دیگر نیز از این موهبت الهی برخوردارند؟ اگر موجودات دیگر نیز از این امور بهرهمندند، دامنة آن تا کجاست؟ بر فرض گسترش دامنة آنها و پذیرش نظریة سریان صفات کمالی در هستی، آیا میتوان پذیرفت کیفیت و کمیت این صفات در انسان با موجودات دیگر متفاوت بوده و انسان از خرد بیشتری برخوردار است؟ با فرض پذیرش این صفات برای همة هستی و بسط این اندیشه در سطح عموم، آیا باز از نظر اخلاقی سزاوار است تا به شأن اخلاقی محیط زیست ظلم شود؟ هرچند برای تحقق این منظور، تدوین راهکارهایی مبتنی بر آموزههای اسلامی لازم است، این مقاله برآن نیست تا بدان بپردازد، بلکه بیشتر میکوشد تا مبانی گیتیشناختی اسلام درخصوص تعامل با محیط زیست را بررسی کند.
آیات دربارة هدف نهایی سیر استکمالی انسان و همة هستی یادآور میشود که آفرینش آنها عبث نیست، بلکه هدفمند بوده و سمت و سوی متافیزیکی دارد و در نهایت هستی باید به لاهوت که همان نهایت قرب الهی است، نایل شود: «أ فحسبتم أنما خلقناکم عبثا و أنکم إلینا لا ترجعون؟» (مؤمنون / 115) قرآن همچنین کمال نهایی حیوانات را رسیدن به مقام قرب میداند: «و هر جنبنده ای در زمین و هر پرندهای در هوا که به دو بال پرواز میکند، همگی طایفههایی مانند شما [= نوع بشر] هستند.